مفهوم شهر، شناختی بهعنوان یک موجود مستقل، غیرقابل تقسیم و در تعاملی دائمی با اندامهای مختلف تشکیلدهندۀ خود است. وجهی از مفهوم اجتماعی است که شهر را در یک نظم سیستمی با حفظ استقلال اجزاء، به هم پیوند میدهد. تعریف اجزاء و نوع پیوند آنها به فاکتورهای اجتماعی، طبیعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، کارکردی و فیزیکی وابسته است که در یک رابطۀ سیستمی، توسعه و حیات شهر را در طول تاریخی توضیح میدهند. در شهرهای سمنان و دامغان، بنیان شکلگیری شهر آب بوده است. سازمان فضایی شهر و تعریف عناصر شهری و رویدادها و مراسم شهر در ارتباط با آب شکل میگرفته است. در کنار دلایل و انباشتهای عینی و ذهنی جاری در شهر که معنای کلیت آن را خوانش میکنند، در شهرهای مذکور، عنصر طبیعی آب بهعنوان مهمترین عامل در تعریف عناصر سازمان شهر است. با حضور درخت در فضای شهر، رابطهای تکاملی و معنادار دارد و در انطباق با مفاهیم و سایر اندامهای عینی شهر به خوانش منظر شهری از طریق عناصر سازمان فضایی کمک خواهد کرد. بنابراین این مقاله با هدف شناسایی و رابطۀ سازمانی عناصر منظر شهری، از طریق مطالعات و مشاهدات میدانی به دنبال پاسخ به این سؤال است: چگونه عناصر منظر شهری سمنان و دامغان بر اساس عناصر سازمان فضایی شهر خوانش میشوند؟ در راستای پاسخ به این سؤال، با دیدگاهی کلنگر، براساس منابع کتابخانهای و انطباق آنها با مشاهدات میدانی، مصادیقی از شهر خوانش شدند که بتوانند مفاهیم عناصر سازمان فضایی را روایت کنند. علاوه بر مصداقهای فیزیکی و کارکردی در تعریف عناصر سازمان فضایی شهر -مرکز، قلمرو، کلهای کوچک و ساختار، زیرساخت آبی و درخت بهعنوان عناصر طبیعی، در تکمیل و خوانایی عناصر سازمانی شهر، از وجوه متمایز و مهم سازمانی سمنان و دامغان با سایر شهرهای ایرانی هستند.