علوم سیاسی (Jan 2018)
تحلیل نقش عوامل معنایی و هویتی در شکلگیری و گسترش جریان سلفیگری در کشورهای سوریه و عراق
Abstract
سلفیگرایی، جریانی افراطگراست که بهلحاظ تفاسیری که از جامعه اسلامی دارد و نیز با خلق یا تغییر برداشت از برخی مفاهیمی چون جهاد، تکفیر، هجرت، کفر، شرک، دارالکفر و جاهلیت، در طول زمان و در برهههای مختلف، دچار تغییر و تحولاتی شده است. این خاصیت افراطگرایی و نیز تفسیر اسلام بر اساس خواستههای این جریان، در مناطق مختلف جهان اسلام شکلهای متفاوتی به خود گرفته است که نمونه آن را میتوان در کشورهای سوریه و عراق در سالهای اخیر مشاهده کرد. تحول در خوانشهای سلفیگری در عوامل مختلفی ریشه دارد که بخش قابل توجهی از آن به عوامل معنایی و هویتی بازمیگردد. ازاینرو، پرسش اساسی مقاله حاضر بدین قرار است: عوامل معنایی و هویتی چه نقشی در شکلگیری و گسترش جریان سلفیگری در کشورهای سوریه و عراق داشته است؟ این در حالی است که بسیاری از تحلیلها به عوامل تاریخی پیدایش سلفیگری و نیز نقش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در پیدایش و گسترش این گروهها در کشورهای یادشده اشاره دارد. مقاله پیشِرو با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی بیشتر بر نقش عوامل داخلی کشورهای عراق و سوریه، بهویژه عوامل معنایی و هویتی در این زمینه تأکید میکند. این مقاله با بهرهگیری از مبانی نظری مطرح در رویکرد سازهانگاری، نشان میدهد که پنج عامل در پیدایش و گسترش جریان سلفیگری در کشورهای مورد بررسی اثرگذار بودهاند: (1) شکلگیری انگاره جامعه جاهلی در برابر دارالکفر؛ (2) انگارۀ عدو قریب یا دشمن نزدیک در سرزمین عراق و شامات؛ (3) عوامانهسازی و شخصیسازی مفهوم جهاد؛ (4) مفهوم هجرت و سلفیهای مهاجر در سوریه و عراق؛ (5) انگاره عربی ـ اسلامی (سنی)؛ بعثی ـ سلفی. این وضعیت درنهایت مشخص میسازد چگونه میتوان از تمهیداتی که نظریه سازهانگاری برای محققان فراهم میآورد، در تحلیل جریانهای پیشگفته استفاده کرد.
Keywords