تحقیقات علوم قرآن و حدیث (Aug 2024)
حوزههای مبدأ در استعارههای مفهومی ایمان و کفر در قرآن کریم
Abstract
بر مبنای یافتههای اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهرهگیری از تجربههای حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایۀ مفاهیم عینی میپردازد. از دیدگاه زبانشناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهومسازی مشاهده میشود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) دربارۀ ایمان و کفر نقل شده است، نشان میدهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغۀ مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهمترین مؤلفههای اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهومسازیهای استعاری قرآن است. این استعارهها در بستر گستردهای از انگارههای فرهنگی شکل گرفتهاند و متأثر از تجربههای رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزههای مبدأ در مفهومسازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ بهمنظور گردآوری دادهها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزههای مبدأی هستند که قرآن برای مفهومسازی ایمان و کفر از آنها بهره گرفته است. این بررسی، درجۀ بالایی از نظاممندی در استعارههای زبانی ایمان و کفر را نشان میدهد. نه تنها میتوان انگیزۀ بسیاری از عبارات قرآن را با مفهومسازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعارهها به خوبی در ساختار کلنگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه میدهند. به نظر میرسد تجربۀ بیواسطه و آشنایی کامل انسان با حوزههای «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزهها بسامد بیشتری در مفهومسازی ایمان و کفر داشته باشند.
Keywords