پژوهشهای حفاظت آب و خاک (May 2017)
بررسی شاخصهای پایداری تحویل آب در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری
Abstract
سابقه و هدف: اجرای طرح تجهیز و نوسازی در اراضی شالیزاری، با تحول در زیرساختهای مدیریت مزرعه، سیستم سنتی آبیاری کرت به کرت را به مدیریت تحویل آب مبتنی بر استفاده از کانالهای آبیاری و زهکشی برای هر کرت شالیزاری تغییر میدهد. با گذشت سالهای متمادی از آغاز عملیات اجرایی این طرح، اغلب مطالعات قبلی مبنای کیفی داشته و علیرغم اشاره به وجود مشکلات اساسی در سیستم آبیاری آن، عمدتا تحلیلها بر پایه میزان رضایتمندی کشاورزان و یا قضاوتهای تجربی کارشناسان بخشهای مختلف این پروژه بوده است و کمتر تحلیلی کمی مبتنی بر شاخصهای کلیدی عملکرد، نظیر پایداری سیستم، انجام شده است تا اطمینان از تحویل آب زراعی در موعد مقرر، به مقدار مورد نیاز و برای مدت زمان مورد نیاز را نشان دهد و معیارهایی نظیر اعتمادپذیری، یکنواختی، بههنگام بودن و قابل پیشبینی بودن تحویل آب که از سوی پژوهشگران مختلف برای ارزیابی آن ارائه شده، در این طرح تاکنون محاسبه نشده است تا بتوان بهاین وسیله اثربخشی سیستم را محاسبه کرد و امکان برنامهریزی، بازطراحی و اجرای اقدامات اصلاحی را مهیا نمود. مواد و روشها: در این پژوهش، شاخصهای مرتبط با پایداری تحویل آب شامل انواع معیارهای تغییرپذیری و قابلیت پیشبینی جریان تحویلی، در دو کانال آبیاری بتنی و خاکی و کرتهای شالیزاری تحت پوشش آنها در پروژه تجهیز و نوسازی اراضی روستای اسماعیلکلای شهرستان جویبار استان مازندران محاسبه و مقایسه شد. یافتهها: نتایج بررسی شاخصهای کمی ارزیابی شده نشان میدهد؛ هرچند پوشش بتنی کانالها موجب ارتقای معیارهای تغییرپذیری تحویل آب نسبت به کانال خاکی شد، چنانکه شاخصهای کفایت واعتمادپذیری در کانال بتنی به ترتیب 18 و 5 درصد، اعتمادپذیری در دامنه اطمینان پنجاه درصد به مقدار 0.14، شاخص بههنگام بودن تحویل آب به اندازه 4 روز و شاخص یکنواختی تحویل 0.27 بهتر از نتایج بهدست آمده در کانال خاکی بود، اما ضعف ساختاری و مدیریتی در سیستم آبگیری و کنترل، با توجه به ضریب تغییرات 0.33 کفایت و 0.46 اعتمادپذیری، موجب شده توزیع آب بین کرتها کافی و عادلانه نباشد و تغییرات زمانی تحویل آب در کرتهای انتهایی کانال با یکنواختی کمتر از 0.5، شاخص بههنگام بودن عمدتا بیش از 10 روز و قابلیت اطمینان پایین، حتی در سطح 50 درصد، اختلاف زیادی با استانداردهای ارائه شده را نشان دهد. در هر دو کانال خاکی و بتنی رابطه همبستگی خطی بین جریان تحویلی و مورد نیاز عمدتا معکوس بود که نشاندهنده ضعف در مدیریت تحویل آب بر اساس تقاضا است. همبستگی معکوس بین متغیرهای تحویل آب در کانال بتنی به 0.97- میرسد، لذا مدیریت نامناسب تحویل آب در دهههای انتهایی را بهدرستی پیشبینی می نماید و در کانال خاکی هم مقدار متوسط 0.30 نشان از عدم همبستگی جریان تحویلی با نیاز آبی و به تبع آن پیشبینیپذیری کم سیستم دارد. نتیجهگیری: بهطور کلی شاخصهای پایداری تحویل آب در مقایسه با استانداردهای تعریف شده حتی با پوشش بتنی کانالهای آبیاری نیز با چالشهای اساسی مواجهاند. از یک سو ساختار سنتی، تجربی و غیرتخصصی مدیریت حاکم بر تحویل آب به اراضی تجهیز و نوسازی شده، زمانبندی مناسبی برای استفاده از آب تامین شده در طول فصل کشت ندارد و از سوی دیگر ارتقای ساختار سازهای سیستم موجود تحویل آب، نیازمند اصلاح وضعیت آبگیری، استفاده از سازههای کنترل جریان در کانال و تعریف برنامه تحویل آب بر اساس نیاز آبیاری کرتها است.
Keywords