Journal of Philosophical Investigations (Mar 2024)
نسبت تجربۀ دینی با ابعاد دین
Abstract
دین دارای ابعاد مختلفی از جمله ابعاد اعتقادی، اخلاقی، تجربی، مناسکی- عبادی، اسطورهای-روایی، اجتماعی و مادی است. تجربة دینی یکی از ابعاد دین است و هم بعنوان یک واقعیت مهم دینی دارای مناسبات مختلفی با دیگر ابعاد آن است. از اینرو شناخت نوع مناسبات تجربة دینی با ابعاد دین اهمیت زیادی دارد. پرسش تحقیق آن است که چه نسبتی میان تجربة دینی با ابعاد مختلف دین قابل تصور است؟ در پاسخ به این سوال، ابتدا بایستی به اهمیت تلقیهای مختلف از دین و سپس تجربة دینی توجه داشت؛ یعنی نوع خوانش ما از تجربة دینی، نسبت آن را با ابعاد دین تعیین میکند. همچنین تلقی ما از دین، در تعیین ماهیت و تنوع ابعاد آن بسیار مهم است. در این زمینه، میتوان با نظر به دو سنت مهم دینی موجود در جهان، یعنی سنت خداباوری و خداناباوری، به اهمیت امر متعالی و جنبه الهی/قدسی دین، توجه داشت و حداقل بر نقش ابعاد اعتقادی، اخلاقی، روایی-اسطورهای، تجربی، نهادی-حقوقی/اجتماعی، عبادی-مناسکی (شعائری) و مادی دین توجه داشت که هریک مناسبات خاصی با تجربۀ دینی دارند؛ بویژه ابعاد اعتقادی و شعائری که میتوانند مورد توجه بیشتری قرار دارند. در این زمینه، به نظر میرسد بُعد اعتقادی میتواند ایجاد کننده یا تفسیرگر تجربۀ دینی، بُعدعبادی-شعائری نمایشگر و تجلی کننده و تکرار نُمادین تجربههای دینی، و بُعد روایی-اسطورهای انتقال دهندة ماهیت آن به نسلهای بَعدی، بُعد اخلاقی هم مُوجد و هم بسط سلوکی نتیجة تجربیات دینی، و بُعد مادی نیز تجسمگر خارجی و زمینهساز وقوع تجربههای دینی باشند. ضمن اینکه توجه به نظریات مطرح در دو رویکرد ذاتگرایی و ساختارگرایی درباب تجربههای دینی و تقسیم تجربههای دینی به دوگونة مینوی و شهودی-نظری، نوع مناسبات آنها را با ابعاد دین متنوع و پیچیدهتر خواهد ساخت.
Keywords