Ta̓ammulāt-i Falsafī (Feb 2020)
معناشناسی علامه حلی از مفاهیم حسن و قبح اخلاقی
Abstract
معناشناسی مفاهیم اخلاقی، بداهت و تعریفپذیری یا تعریفناپذیری آنها از زمره مباحث فلسفه تحلیلی اخلاق است. در این مقاله تلاش کردهایم تا با تکیه بر معناشناسی فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر از مفاهیم اخلاقی، دیدگاه علامه حلی را به عنوان یکی از متکلمان امامیه که بیش از دیگران به مباحث فلسفة اخلاق پرداخته است، توضیح داده و بررسی کنیم. اگرچه علامه حلی مانند آدامز از فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر، مفاهیم خانوادة «ارزش» را از مفاهیم خانوادة الزام «تفکیک» نکرده است، ولی مانند جورج مور مفاهیم اخلاقی را بسیط و در نتیجه، غیر قابل تعریف حدی میداند. البته، برخلاف مور که تنها مفهوم خوب اخلاقی را غیرقابل تعریف میداند، اولاً هر دو مفهوم «خوب» و «بد» یا حسن و قبح را بدیهی و غیر قابل تعریف میداند، ثانیاً به مدد مفهوم «استحقاق ستایش و نکوهش» از آنها تعریفی رسمی ارائه داده و معتقد است که این نوع تعریف، منافاتی با بداهت آنها ندارد. همچنین، وی همچنین مفاهیم «خوب» و «بد» اخلاقی را از خوب و بد زیباییشناختی جدا کرده و تا حدودی، به تمایز جان لاک میان کیفیات اولیه و ثانویه نزدیک شده است.
Keywords