Comparative Theology (Feb 2018)

بررسی تطبیقی دیدگاه‌های شیطان‌پرستی و اندیشۀ عین‌القضات دربارۀ ابلیس

  • محمدرضا عابدی,
  • عقیله آراسته

DOI
https://doi.org/10.22108/coth.2017.80131
Journal volume & issue
Vol. 8, no. 18
pp. 67 – 84

Abstract

Read online

عین­القضات، در جایگاه یک مسلمان موحد، خداوند را خالق و مبدأ کل و ابلیس را از آفریده­های او می­داند. او بیشتر از همان ابلیسی سخن می­گوید که در ادیان توحیدی، مخصوصاً دین اسلام مطرح است؛ یعنی ابلیسِ نافرمان متکبر، دشمنِ خدا و بدخواهِ نوع بشر؛ اما آنگاه که سخن او حال‌وهوای شطح و طامات به خود می­گیرد، از ابلیس، جانب­داری و تنزیه و تقدیس می‌کند. نگاه او، در چنین مواردی، با معتقدات اسلامی و صریح آیات قرآن و روایات هم­خوانی ندارد. عین‌القضات در ارائۀ این اندیشه از صوفیان مدافع ابلیس چون حسن بصری، حلّاج و احمد غزالی و اندیشۀ گنوسی و عرفان قبالای یهود و برخی اندیشه­های ایران باستان تأثیر پذیرفته است. همچنین میان دیدگاه عین­القضات در دفاع از ابلیس و احیاناً تقدیس او با­ اندیشه­های شیطان­پرستی (از دیرباز تا کنون)، وجوه مشترک و جنبه­های تمایزی وجود دارد. وجه مشترک، تلقی مثبت و جانب­دارانه از ابلیس است؛ اما تفاوت را باید در موضوعاتی مانند «معیار ارزیابی منزلت ابلیس»، «جایگاه ابلیس در عالم و نسبت او با خدا و انسان» و «ابلیس، موضوع سجده بر آدم و میوه ممنوعه» جستجو کرد. معیار ارزش­گذاری منزلت خاصی که عین­القضات برای ابلیس قائل است ـ به گمان او ـ بندگی، تقرب و عشق ابلیس در بارگاه الهی است، نه تقابل ابلیس با خداوند. بر این پایه، ابلیسِ عین­القضات موحّد است و در توحید بر همه سبقت می­گیرد؛ اما ابلیسِ شیطان­پرستان این کمالات را ندارد و همواره با نیروهای خیر و خدای واحد مطلق تضادّ و تقابل دارد. او ارزش خود را مرهون تکبّر، سرکشی، گستاخی و نافرمانی در مقابل خداوند می‌داند؛ چنانکه می­تواند بر مسند خدا بنشیند و در معرض پرستش قرار گیرد و خود به‌وجودآورندۀ دینِ شیطانی شود.

Keywords