زبان پژوهی (Nov 2018)
تحلیل پدیدارشناختی نماد در اندیشۀ آلفرد شوتز
Abstract
نماد یکی از اصطلاحهای رایج در حوزۀ علوم انسانی است که در تحلیلهای مربوط به مردمشناسی، روانکاوی، هرمنوتیک و ادبیات به مثابۀ مفهومی بنیادین به شمار میرود. به همین سبب، بحث دربارۀ جایگاه، اهمیّت و ساز و کار درونی نماد در حوزههای متفاوت از مرتبة ویژهای برخوردار است. با وجود این، تا جاییکه نگارنده کاویده است پژوهشی که به صورت مستقل موضوع نماد را از چشمانداز پدیدارشناسی بررسی کرده باشد، به چشم نمیخورد. بنابراین، پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر آرای شوتز- که در زمینۀ پدیدارشناسی اجتماعی چهرۀ شناخته شدهای است- تحلیلی درخور به دست دهد. چنین پژوهشی نیازمند بررسیِ برخی از مبانی نظری شوتز درباره آگاهی، بینافردیت، و مفهوم بازنمایی است؛ مفهومی که وی آن را از هوسرل اقتباس کرده و در تبیین سازوکارِ نشانه، به معنای عامِ آن، به کار بستهاست. در پایان این پژوهش، معلوم میشود که تلقی پدیدارشناختی شوتز در بابِ نماد، پیامدهای نظری خاص خود را دارد.
Keywords