سیاست علم و فناوری (Sep 2012)

بررسی موانع زیرساختی اعمال مدیریت دانش و ارائه الگوی بهبود در مراکز آموزش عالی

  • علی ربیعی,
  • مهناز معالی

Journal volume & issue
Vol. 5, no. 1
pp. 1 – 16

Abstract

Read online

امروزه دانش چرخ‌های اقتصادی کشورها را به حرکت در می‌آورد و نگرش نسبت به دانش آکادمیک و تجارت در سراسر دنیا تغییر کرده است. در همه سازمان‌ها، چه آموزشی و علمی و چه سازمان‌های تولیدی و تجاری، دانش پنهانی وجود دارد که به‌عنوان منبعی مکانیکی و ایستا محسوب نمی‌شود. بیشتر سازمان‌ها برای افزایش اثربخشی و توان رقابتی خود به سمت دانش و فرآیندهای مدیریت دانش روی آورده‌اند. رقابت جهانی، کم شدن کاربرد نیروی انسانی و افزایش کاربرد فناوری در انجام امور، کم شدن زمان لازم برای تجربه و کسب دانش، از دست دادن دانش در اثر خروج کارکنان و ... سبب شده تا سازمان‌ها جهت باقی ماندن در عرصه جهانی به مدیریت دانش روی آورند. در این تحقیق توصیفی-پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه، هفت عامل "ساختار، فرآیندهای داخلی، فناوری، فرهنگ، منابع انسانی، اندازه‌گیری و رهبری" جهت استقرار مدیریت دانش در چهار دانشگاه دولتی، آزاد و غیرانتفاعی مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل افراد آگاه و متخصص در زمینه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات در دانشگاه‌های شهید چمران اهواز، دانشگاه پیام‌نور تهران، موسسه آموزش عالی کار و واحدهای دانشگاه آزاد در تهران می‌باشد که به روش طبقه‌بندی و تصادفی ساده انتخاب گردیده‌اند. علاوه براین، به‌طور هدفمند بیست نفر از اساتید متخصص و صاحب نظر-از هر دانشگاه 5 نفر-این دانشگاه‌ها انتخاب و مورد مصاحبه عمیق برای علت یابی قرارگرفته‌اند. یافته‌های تحقیق نشان دادند که تمامی مراکز مورد مطالعه آموزش عالی فاقد زیرساخت مناسب استقرار مدیریت دانش بوده و به ترتیب عوامل اندازه گیری، رهبری، منابع انسانی، فرایندهای داخلی، فرهنگ، فناوری، ساختار از مهمترین موانع مدیریت دانش می‌باشند و برای پیاده‌سازی مدیریت دانش در این مراکز نیاز به تقویت این زیرساخت‌ها به ترتیب اولویت خواهد بود. در نهایت الگویی جهت بهبود و پیاده‌سازی مدیریت دانش متناسب با ساختار دانشگاه‌ها پیشنهاد شده است.

Keywords