پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل (Jan 2017)
بررسی حجم چوب باقیمانده در بخش کنده درختان نسبت به توپوگرافی، قطر و کیفیت تنه
Abstract
چکیده سابقه و هدف: بهرهبرداری یکی از فعالیتهای مدیریتی در جنگل است که شامل قطع درختان نشانهگذاری شده، انداختن، سرشاخه زنی، بینهبری، تاج-بری و در نهایت چوبکشی و انتقال بینهها به محل دپو چوبآلات می باشد. از این رو در صورت طراحی و اجرای ضعیف این پروسه، هزینهها افزایش یافته و صدمات زیست محیطی و نیز صدمات اقتصادی و اجتماعی زیادی همچون افت زیاد چوب، استفاده محدود از منابع موجود و صدمه به نیروی کار را بدنبال خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر حجم کنده از جمله: شیب زمین، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا و قطر سطح کنده در تعیین حداقل حجم چوب باقیمانده از کنده درختان انجام گردید، تا با استحصال قطورترین و کاربردیترین بخش چوب در بخش کنده درختان هم باعث افزایش میزان استحصال و بهرهوری از درختان شده و هم فشار وارده و برداشت بیشتر از عرصههای جنگلی کاهش یابد. مواد و روشها: این پژوهش در 5 پارسل از سریهای 1، 2 و 3 طرح جنگلداری ناو از رویشگاههای اصلی گونه راش در جنوبغربی دریای خزر در شهرستان تالش، بخش اسالم استان گیلان انجام شد. تعداد 160 اصله درخت راش به روش تصادفی در طبقات قطری 10 تا 115 سانتیمتر که مورد نشانهگذاری قرار گرفته و توسط کارگران بخش جنگل شرکت اسالم قطع شده بودند، انتخاب شدند. در راستای هدف تحقیق برخی از مشخصات کمی این درختان از جمله: ارتفاع کنده، قطر سطح کنده، قطر برابر سینه و ارتفاع درختان مقطوعه اندازهگیری و در فرم-های مربوطه ثبت شد. به منظور بررسی وجود اختلاف بین میزان چوب حاصل از کنده درختان (نسبت به حجم کامل درخت) در طبقات مختلف ارتفاع از سطح دریا، شیب زمین، جهت شیب و کیفیت تنه درختان از آنالیز واریانس یک طرفه و مقایسه میانگینهای دانکن استفاده شد تعیین همبستگی بین شیب و جهت عرصه مورد مطالعه در طبقات مختلف ارتفاعی با حجم کنده باقیمانده نیز با استفاده از همبستگی پیرسون انجام شد. یافتهها: با توجه به نتایج حاصل از تجزیه واریانس یک طرفه، کیفیت تنه، قطر سطح کنده و عامل ارتفاع از سطح دریا ارتباط معنیدار مثبت با میزان حجم کنده و حجم تنه درختان راش نشان دادند به طوری که بیشترین مقدار حجم تنه و حجم کنده در ارتفاع 1440-1650 متر از سطح دریا، در درختانی با کیفیت تنه چنگالی، دوشاخه چنگالی و سیلندریک که دارای قطر بیشتر از 90 سانتیمتر بودند مشاهده شد. بر طبق نتایج 63/95 درصد درختان در ارتفاعی کمتر از نصف قطر سطح کنده، قطع شده اند. نتایج همبستگی پیرسون، همبستگی معنیداری را بین حجم تنه و حجم کنده با قطر سطح کنده و کیفیت تنه نشان داد به طوریکه با افزایش قطر سطح کنده، حجم کنده باقیمانده نیز افزایش یافته است. نتیجهگیری: قسمتهای نزدیک به محل کنده در درختان، از قسمتهای باارزش درخت محسوب میشوند که در صورت باقیماندن به صورت ارتفاع بلند، چوب زیادی را از چرخه تولید خارج میکنند ازاینرو ارتفاع کم کنده، نقش بسزایی در افزایش حجم چوب خروجی و افزایش درآمد ناشی از آن دارد. در این پژوهش علیرغم قطور بودن درختان، قطع در ارتفاعی کمتر از نصف قطر کنده صورت گرفت و کندههای باقی-مانده ارتفاع و حجم کمی داشتند که سبب ایجاد کمترین افت چوب صنعتی در هنگام قطع و بهرهبرداری شد.
Keywords