تربیت اسلامی (Mar 2025)

بررسی اثربخشی مدل‎های تربیت محقّق علوم اسلامی در ایران براساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP)

  • سیدرضا مرویان حسینی,
  • حسین مهدیان,
  • محمود جاجرمی

DOI
https://doi.org/10.30471/edu.2025.10230.2916
Journal volume & issue
Vol. 19, no. 51
pp. 1 – 22

Abstract

Read online

مقدمه و اهداف: مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی به‎مثابه مهمترین زیرنظام‎های کلان علمی که در فرآیند توسعه یک کشور به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت جهت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه‎های مختلف می‎پردازند، نقش حیاتی و کلیدی را برعهده دارند براین‎اساس ضروری است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت‎های این مؤسسات از شیوه‎های مطلوب، دقیق و نظام‎مند استفاده شود. مؤسسات و مراکز علوم اسلامی به‎عنوان ساختار نظام‎مند آموزش‎های اسلامی، «راهبرد اهتمام به پروردن استعدادهای فطری و به منصه فعلیت نشاندن قوای خدادادی متربّیان و ساخت شاکله معرفتی، معنویتی، مهارتی و هویتی آنان در چهارچوب شاخص اصلی نظام مطلوب آموزشی تربیتی» را همواره مطمح نظر قرار داده‎اند (رشاد، 1395، ص116).در میان مجموعه نظام‎های آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و ترویجی حوزه علوم اسلامی زمینه پژوهش به‎عنوان بخش پیشران و نظام‎ساز شمرده می‎شود. براین‎اساس تربیت مؤثّر و کارآمد محقّقان نیازمند طراحی و استفاده از مدل‎های تربیتی اثربخش می‎باشد. امروزه مراکز علوم اسلامی از مدل‎های مختلفی برای تربیت محقّقان استفاده می‎کنند.در نظام‎های تربیتی اثربخش باید به عوامل زمینه‎ای، دروندادی، فرآیندی و بروندادی برای پدیدآوری نتیجه و اثر توجّه نمود. وجود مدل‎های مؤثّر تربیت محقّق نقش مهم عاملیت را در اثربخشی پژوهش‎ها بارز می‎سازد.براساس بررسی‎های صورت‎گرفته تاکنون مطالعه جامع و دقیقی که به بررسی کلیه ابعاد مدل‎های تربیتی موجود پرداخته و به‎طور مستقیم با حوزه علوم اسلامی مرتبط باشد، انجام نشده است.این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و سنجش اثربخشی مدل‎های تربیت محقّق و ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین مدل‎های موجود تربیت محقّق علوم اسلامی در سطح مؤسسات علوم اسلامی کشور کدام و دارای چه اجزاء، مؤلفه‎ها، نقاط قوت و ضعف می‎باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و نوع داده‎ها جزء تحقیقات کیفی بوده و مشتمل بر گردآوری و تحلیل داده‎های غیرعددی برای شناخت مفاهیم، دیدگاه‎ها و تجارب و تحلیل داده‎های بدون ساختار می‎باشد و از لحاظ شیوه اجرا و جمع‎آوری داده‎ها در گروه تحقیقات پدیدارشناسی قرار می‎گیرد. همچنین ازآنجایی‎که دستاوردها و نتایج پژوهش ارائه‎شده چهارچوبی برای عمل فراهم می‎آورد تا نظام‎های تربیت محقّق علوم اسلامی بر پایه آن اقدام نموده و بخش عمده‎ای از مشکلات اجرایی نظام تربیت محقّق را برطرف سازد، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می‎شود. برای گردآوری داده‎های غیرعددی ابتدا در مرحله اکتشافی ازطریق مطالعات اسنادی و کتابخانه‎ای و نیز مصاحبه نیمه‎ساختاریافت، مدل‎های تربیت محقّق با بهره‎گیری از روش تحلیل مضمون به شیوه اترید − استرلینگ (۲۰۰۱) «شامل مضامین پایه، مضامین سازمان‎دهنده و مضامین فراگیر» شناسایی گردید. پس از مرحله اکتشافی در مرحله تحلیلی برای سنجش اثربخشی مدل‎های موجود از الگوی ارزشیابی سیپ (cipp) استفاده گردید و ابعاد چهارگانه الگو شامل؛ بعد زمینه، بعد درونداد، بعد فرایند و بعد برونداد یا فرآورده مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه پژوهش، صاحب‎نظران و محقّقان مؤسسات و مراکز علوم و معارف اسلامی بودند که مدل مؤسسه یا مرکز آنان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته بود. واحدهای آماری به شیوه نمونه‎گیری هدفمندِ در دسترس انتخاب شد. سپس تعداد 15 نفر از صاحب‎نظران و مشارکت‎کنندگان که هریک از آنها نماینده یکی از مؤسسات و مدل‎های تربیت محقّق شناسایی شده بودند دعوت به مصاحبه شدند و ابعاد مدل تربیت محقّق از ایشان اخذ گردید. همچنین به‎منظور سنجش اعتبار متغیرهای پژوهش از اعتبار صوری و سازه استفاده شد.نتایج: براساس تحلیل مضمون صورت‎گرفته در اثربخشی بعد «زمینه»، مدل‎های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 4 مشخصه اساسی و مشترک هستند. این مشخصه‎ها به مراکز تربیت محقّق کمک می‎کند با آگاهی، مدلی را در تربیت محقّق گزینش نمایند که ضمن توجّه به عوامل اثرگذار بر تربیت محقّق، رویکرد مناسب و مؤثّری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیرامونی و متناسب با ویژگی‎های شناختی و شخصیتی محقّقان داشته باشد.همچنین در اثربخشی بعد «درونداد»، مدل‎های تربیت محقّق مورد مطالعه 9 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان‎دهنده مطرح می‎باشد. این مشخصه‎ها به مراکز تربیت محقّق کمک می‎نماید مدلی در تربیت محقّق انتخاب نمایند که دارای رویکرد توأم آموزشی و پژوهشی بوده و ضمن توجّه به روش‎شناسی علمی قادر باشد ارزش‎ها، نگرش‎ها، نیازها، نقشه علمی و . . . را با توجّه به توانمندی‎های منابع انسانی مؤسسه فراهم آورد.در بررسی اثربخشی بعد «فرایند»، مدل‎های تربیت محقّق موردمطالعه دارای 6 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان‎دهنده می‎باشند. این مشخصه‎ها به مراکز تربیت محقّق کمک می‎کند مدلی برای تربیت گزینش نمایند که قادر باشد مشخصه‎های زمینه‎ای و دروندادی را در فرایند تربیت محقّق بکار گیرد و آنها را در رسیدن به اهداف سازمان دهد. این بُعد از مدل به مراکز تربیت محقّق امکان خواهد داد قابلیت‎ها و ظرفیت‎های پژوهشی اعم از قوانین، مقررات و منابع انگیزشی موجود در ارزشیابی و ارتقاء محقّقان را بسیج نماید.در بررسی اثربخشی بعد «برونداد»، مدل‎های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 3 مشخّصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان‎دهنده می باشد. این مشخصه‎ها به مراکز تربیت محقّق کمک می‎کند مدلی را انتخاب نمایند که ضمن استفاده از روش‎ها، استانداردها و ابزارهای ارزیابی و اثربخشی، خروجی و بازده برنامه تربیت محقّق را مورد ارزیابی قرار داده و با بهره‎گیری از ویژگی‎های نظام ارتقایی مؤسسه، روش‎ها و ابزارهای مورد استفاده در تربیت محقّق را مورد بازنگری و بهسازی قرار می‎دهد. بحث و نتیجه گیری: مطابق با ارزیابی مدل‎های تربیت محقّق علوم اسلامی می‎توان به مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه‎های پایه در سطح «زمینه» شامل: اهمیّت برنامه درسی یکپارچه و رسمی حوزه، نظام انگیزشی متناسب با نظام و زی‎طلبگی، اهمیّت عوامل انگیزشی در محیط نزدیک و مرتبط با پدیدآوری تحقیق، حضور در صحنه‎های واقعی علم، توجّه توأمان به مسائل و نیازهای عینی و کاربردی، توجّه به عناصر مشترک روش تحقیق در علوم انسانی و اسلامی، روش‎مندی و تسلّط محتوایی بر موضوع، توانایی مسأله‎یابی و نیازسنجی پژوهشی می‎باشد. همچنین مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه‎های پایه در سطح «درونداد» شامل: پدیدآوری روش‎شناسی پژوهشی اختصاصی هر مرحله پژوهش، باورمندی به توانایی تولید علم دینی، ارزشیابی محصول‎محور و خروجی‎محور، ایجاد فضای نقد تعاملی، تأکید بر نظریه‎پردازی در علوم انسانی اسلامی، پذیرش دانش‎پژوهان تحصیلات تکمیلی از فارغ‎التحصیلان با تأکید بر زنجیره ارزش، مواجهه و حل مسائل نظام اسلامی با رویکرد دینی و مسأله‎محوری، توجّه به زیرساخت و نظام‎های پشتیبانی پژوهش‎های علوم اسلامی، تأکید بر یکپارچگی سه بعد پژوهش، آموزش و ترویج در تربیت محقّق می‎باشد. مهمترین نقاط قوت مضامین و مؤلّفه‎های پایه در سطح «فرآیند» شامل: مهارت روش پرونده‎سازی و نگارش مستقیم در جمع‎آوری اطّلاعات، بهره‎مندی از دانش زبان‎های خارجی در استفاده از منابع اصلی، توجّه به برانگیزاننده‎ها و نظام انگیزش درونی و دینی، انجام دیدارهای علمی با صاحب‎نظران و الگوهای موفق، توانمندسازی علمی و مهارتی محقّقان، ارزشیابی مهارت‎محور، مباحثه‎محور، گروه‎محور و نیز مدل‎محور، توانایی اتقان و رویکرد کیفی در نظریه‎پردازی است. و نهایتا مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه‎های پایه در سطح «برونداد» شامل: مهارت‎‎محوری به‎جای حافظه‎‎محوری، ارزیابی ناظر به فرایند در مسائل علوم اسلامی، ارزشیابی مبتنی‎بر انگیزش درونی قرب الهی، ارتقای نیروهای مستعد تربیت‎شده حاضر و شاغل در سازمان‎ها و نهادها، افق‎گشایی و طرح نگاه‎های نو برای محقّقان علوم اسلامی می‎باشد.

Keywords