مجله زبان و ادبیات عربی (Feb 2024)
تقابل و ترادفهای ایدئولوژیک قصیدۀ «ارادة الحیاة» ابوالقاسم الشابی با تکیه بر دیدگاه لسلی جفریز
Abstract
فرآیندهای زبانی، همواره در راستای ایجاد مقولههای گفتمانی با دیدگاههایی مبتنی بر جهانبینی، درگیر ساختن نوعی روایت از جهان هستند. فرآیندهای زبانی تقابل و ترادف نقش مهم و مؤثری در شکلدهی جهانبینی متون دارند. لسلی جفریز (2010) از معدود محققان زبانشناسیاست که با شناخت تقابل و ترادفهای متنی و چگونگی تنظیم این پدیدۀ متنی در کنار ابزارهای تثبیتشدهتر تحلیل انتقادی گفتمان، الگویی را برای به دست آوردن بینش از تأثیر جهانبینانۀ بالقوۀ متون ترسیم کرده است. جفریز در راستای طرح مؤلفههای سبکشناسی انتقادی خود با هدف تحلیل انتقادی گفتمان به ارائۀ الگوهای توسعهیافتۀ تقابل و ترادف پرداخته است. انواع تقابلهای سلبی، انتقالی، تفضیلی، جابهجایی، امتیازی، صریح، موازی و تباین و همچنین ترادفهای ربطی، بیانی و استعاری الگوهای پیشنهادی جفریز در جهت کشف ایدئولوژی پنهان متن است. این پژوهش بهروش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین جهانبینی حاکم بر متن در قصیدۀ «ارادة الحیاة» اثر ابوالقاسم الشابی به بررسی فرآیند ساختارهای تقابل و ترادف بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بررسی روابط مفهومی در ساختار متنی تقابلها و ترادفهای قصیدۀ مذکور در پی ارائۀ مفاهیم جهانبینانه است. تقابلهای شناختی در متن در صدد تبیین مفاهیم گفتمانی؛ از جمله بلندنظری و تنگنظری، تعالی و پستی، امید و یأس، مبارزه و ایستادگی، زندگی و مُردگی است، همچنین ترادفها در پی شکلدهی به اندیشههای مشترک جامعه در مبارزه با ظلم و استعمار است.
Keywords