تحقیقات تاریخ اجتماعی (Sep 2016)
تداوم و تغییر در مولفههای امنیت اجتماعی در ایران دوره ناصری(1313-1264ه.ق)
Abstract
امنیت اجتماعی در پرتو تغییرات درونی ایران در عرصه قدرت سیاسی- حوزه عمومی و نیز تحولات جهان بیرونی قرن نوزدهم دچار قبض و بسط مفهومی و معنایی گردید. ارزیابی این مساله که امنیت اجتماعی چرا و تحت تاثیر چه عواملی، موضوع توجه برخی نخبگان قدرت و اندیشمندان جدید قرار گرفت و کدام مولفهها در توسعه مفهومی- کارکردی آن اثرگذار بودند، محور نوشتار حاضر است. با کاربست روش تحلیل تاریخی میتوان گفت در دوره ناصری در نتیجۀ ورود مفاهیم نوین و ضرورت ایجاد نهادهای جدید جهت اداره مطلوب امور از یکسو و رشد آگاهی اجتماعی و طرح رویکردهای جدید به مساله حقوق اجتماعی شاهد تغییر نسبی در مفهوم و گستره کارکردی امنیت اجتماعی علیرغم تداوم نگرش و ساختارهای بازتولیدکننده گفتمان غالب پیشین و ساختارگرا به مساله امنیت اجتماعی هستیم که نوعی زیست دوگانه و وضعیت بینابین و ترکیبی را رقم زد. بخشهای فعّال حوزه عمومی از طریق انتقال مفاهیم جدیدی چون قانونگرایی، حقوق اجتماعی، تشکیل نهادی حقوقی و انتظامی جدید، رشد شهرنشینی و توسعه آموزش و درک افراد جامعه از حقّ شهروندی تقویت شد و نخبگان جامعه جهت نیل به خواستههای خود در عرصه امنیت فردی- اجتماعی و طرح مفهوم امنیت ملّی درصدد تغییر در ساختار سیاسی- اجتماعی با تشکیل نهادهای جدید برآمدند. بدین ترتیب، ساختار جدید ضمن توسعه نهادهای اجتماعی و تقویت حوزه عمومی گامی مهم در راستای پیشبرد پروسه تحول در ابعاد امنیت اجتماعی و بسترسازی و اجرائی کردن وضع جدید برداشت.