پژوهش ادبیات معاصر جهان (Aug 2020)
شعرزدایی از شعر: تحلیلی بر اشعار گرترود استاین از منظر اندیشهی موریس بلانشو
Abstract
این مقاله جستاری است بر اشعار گرترود استاین، نویسنده و شاعر پیشروی آمریکا. توصیف استاین از شعر، فرسنگها با پیشینیانش در مکاتبی مانند رمانتیسیسم فاصله میگیرد. او شعر را صوتی بیتن میانگارد که از تجربة بودن در زبان سخن میراند. برای تبیین شعر استاین در مجموعة مسمطهایی در اندیشه، مقالة پیشرو از موریس بلانشو، متفکر پساساختارگرای معاصر فرانسوی در باب زبان، هستی و مرگ بهره میجوید. سه مفهوم کلیدیِ بلانشو بهکار بسته میشود: «نامگذاری»، «انقطاع» و «یادآوری». استاین شعر را نامیدن و یا نامهای بینام میپندارد، زبانی که مکرر مینامد بیآنکه مفهوم، شخص و یا موقعیتی خاص را تداعی کند. بدین روش، شعر، انقطاع را تجربه میکند؛ رویارویی با «دیگریِ» بیگانه که افقهایی تازه برای ذهنِ آشنازده بهارمغان میآورد. شعرزدایی یعنی پایش شعر از ارجاع به واقعیتِ غالب، شعری بِکْر که از معناپردازیهای خوانندگانش دوری میگزیند. شاعر در این فضای خنثا جایگاهی ندارد؛ شعر به زبان تعلق دارد، به صداها، تکرارها و سکوتها که با ظهور بر کاغذ، ماده و چیستیشان را بهنمایش میگذارند.
Keywords