سپهر سیاست (Mar 2022)
کاربست نظریه پیوستگی جیمز روزنا در تحلیل سیاست منطقهگرایی دوره پهلوی دوم
Abstract
هدف پژوهش حاضر بررسی منطقهگرایی ایران در دوره پهلوی دوم بر اساس رویکرد نظری جیمز روزنا و با استفاده از متغیرهای شخصیت تصمیمگیرنده، نقش، حکومت، جامعه و متغیر نظام بینالملل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دو متغیر نظام بینالملل و شخصیت تصمیمگیرنده مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر روند سیاست خارجی و منطقهگرایی ایران در این دوره بودهاند. سیاست منطقهگرایی ایران در دوره پهلوی دوم، همسو با ساختار قدرت در نظام بینالملل و بر اساس خوانش منافع ملی صورت گرفته است. ضمن اینکه ایران در این دوره، متأثر از ساختار نظام دو قطبی و جنگ سرد، همچنین بر اساس روحیات و شخصیت محمدرضا شاه، به عنوان مهمترین فرد در تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی، خواهان کسب برتری و سرکردگی در منطقه بوده است.
Keywords