پژوهشهای زبانشناختی در زبانهای خارجی (Mar 2011)
آموزش زبانهای خارجی در پرتو چالشهای تدریس فرهنگ
Abstract
پژوهش حاضر مروری دارد براهمیت تدریس فرهنگ،همزمان با تدریس زبان و چالشهایی که دراین زمینه وجود دارد.مواردی که در این تحقیق به آنها پرداخته میشود عبارتاند از:هدف از تدریس فرهنگ چیست؟مؤلفههای تشکیلدهندة یک فرهنگ کدام است؟چه جنبههایی از فرهنگ بیگانه باید آموزش داده شود و در این میان،فرهنگ خودی چه نقشی را ایفا میکند؟این پژوهش همچنین به موضوع عوامل بازدارندهای میپردازد که به واسطة آن مدرسان زبان از تدریس فرهنگ سرباز میزنند.نتایج این تحقیق نشان میدهد که روش ارتباط بین دستورالعملهای زبانی و تدریس فرهنگ،کاملاً بستگی به هدف غایی تدریس یک زبان خارجی و تعبیر ما از مؤلفة فرهنگ دارد. همچنین شواهد حاکی از آن است که مدرسان زبان به دلیل کمبود وقت، فقدان روشهای کاربردی و عدم اطمینان از اینکه چه جنبههایی از فرهنگ یک جامعه را باید آموزش داد و انکار، اجتناب و خودبینی فرهنگی زبانآموزان و همچنین مناسب نبودن محتوای کتابهای درسی، از تدریس فرهنگ امتناع میکنند.