Journal of Mashhad Dental School (Mar 2014)

بررسی اثر فرایند سلول زدایی بر بافت غشاء اشنایدریان سینوس فک بالا به عنوان داربست در مهندسی بافت

  • سعیده خواجه احمدی,
  • امین راهپیما,
  • ناصر مهدوی شهری,
  • سمیه نادری

Journal volume & issue
Vol. 37, no. 1
pp. 37 – 46

Abstract

Read online

مقدمه: واژه ماتریکس بیولوژی جایگاه مهمی در تحقیقات بیولوژی و پزشکیاخیر کسب نموده است. در بافت‏های زنده سلول‏ها توسط یک ساختار به نام ماتریکس خارج سلولی حمایت می‏شوند. ماتریکس خارج سلولی به عنوان یک داربست برای مورفوژنز بافتی، تکثیر،مهاجرت، تمایز بافتی و حفظ این تمایز عمل می‏کند. ماتریکس خارج سلولی درمهندسی بافت جهت جایگزینی بافتی استفاده شود.بافت غشای سینوس حاوی سلول و ماتریکس خارج سلولی متشکل از کلاژن، الاستین و انواع پروتئوگلیکان‏ها می‏باشد. با توجه به سازش‏پذیری زیستی بالای کلاژن می‏توان از آن در تحقیقات مهندسی بافت به عنوان داربست طبیعی استفاده کرد. مواد و روش‏ها: در این مطالعه سلول‏زدایی از بافت غشای سینوس ماگزیلا توسط روش‏های فیزیکی (ازت مایع) و شیمیایی با استفاده از غلظت‏های متفاوت سدیم دودسیل سولفات در سه گروه انجام شد. پس از تثبیت بافت در بوئن و مراحل پاساژ بافتی، رنگ آمیزی هماتوکسیلین – ائوزین و پیکروسیروس رد صورت گرفت. ماتریکس سلول‏زدایی شده حاصل از غشای سینوس با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد مطالعه قرار گرفت. یافته‏ها: مطالعات بافت‏شناسی داربست‏ها نشان دادند که در غلظت 1 درصد سدیم دودسیل سولفات سلول‏زدایی از بافت غشاء اشنایدریان سینوس ماگزیلا به طور کامل صورت گرفته است و همچنین بر طبق مطالعات میکروسکوپ نوری و الکترونی مشخص شد که رشته‏های کلاژن سالم باقی مانده‏اند. اما در غلظت‏های 5/0 و 1/0 درصد، در حاشیه‏های ماتریکس میزان کمی از حضور سلول‏ها مشاهده شد و سلول‏زدایی به صورت کامل انجام نشده بود. نتیجه‏گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این است که داربست طبیعی حاصل، با حفظ ترکیبات اصلی می‏تواند بستر مناسبی جهت بررسی رفتارهای سلولی باشد و مدل مناسبی به عنوان تحقیقات اولیه در ترمیم و کاربرد در مهندسی بافت باشد.

Keywords