Pizhūhish/hā-yi Rūstāyī (Sep 2016)
تحلیل رابطه فقر و سرمایه اجتماعی؛ مطالعه موردی: سکونتگاههای مرزی استان سیستانوبلوچستان
Abstract
سکونتگاه های واقع در مناطق مرزی بهویژه مناطق روستایی بهلحاظ سرمایه اجتماعی در سطح پایینی قرار دارند. عوامل متعددی در این امر تأثیرگذار هستند؛ اما فقر از عوامل کلیدی بهشمار میآید. هدف از این پژوهش، تبیین رابطه بین فقر و سرمایه اجتماعی در چهارچوب نظری طرد اجتماعی است. نوع پژوهش توصیفیتحلیلی و همبستگی است. بهدلیل گستردگی جامعه آماری،382 خانوار و 136 نفر مدیر محلی از میان سه شهرستان زهک، میرجاوه و سراوان بهروش کوکران بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه، دادهها جمعآوری و بهروش منطق فازی (نرمافزار متلب) و روشهای آماری (SPSS) پردازش و تحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکیاز میزان نسبتاً بالای سرمایه اجتماعی و فقر با درجه (628/0) و (602/0) و تأثیر منفی فقر بر سرمایه اجتماعی است. بهطوریکه فقر 2/79درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی را تبیین میکند و بهازای هر واحد تغییر در میزان فقر، (890/0-) در میزان سرمایه اجتماعی تغییر ایجاد میشود. از میان شاخصهای فقر، «فرهنگ فقر» و پس از آن «طرد اجتماعی» بیشترین اثرگذاری را بر روی سرمایه اجتماعی دارند. نتایج پژوهش بیانگر این است که میزان سرمایه اجتماعی در این این سکونتگاهها، بهشدت تحت تأثیر عامل فقر است. بنابراین اگر تداوم فقر توأم با روند تدریجی کاهش سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت و انسجام اجتماعی) استمرار یابد، این احتمال وجود دارد که در آینده، منطقه با ناپایداری و بیثباتی زیادی مواجه شود که در آن صورت، کنترل آن دشوار خواهد بود.