منظر (Nov 2016)
زیرساخت بهعنوان منظر: تلفیق قلمروهای انسانی و طبیعی در برنامهریزی و طراحی بزرگراههای شهری
Abstract
در خلال تغییرات سریع جهانی در محیطهای شهری و رویکردهای پایداری و تابآوری ، بسیاری از عناصر در شهرها، از جمله زیرساختهای حمل و نقل، تغییر الگویی را تجربه میکنند که برنامهریزی برای استفاده چندمنظوره و یکپارچه کردن نیازهای انسانی و طبیعی از ملاحظات اصلی آن است. در رویکرد شهرسازی اکولوژیک، زیرساخت شهری؛ شامل مسیرهای حملونقل، دیگر به عرصه انحصاری مهندسان، برنامهریزان حملونقل و مدیران تعلق ندارد و نقش معماری منظر و اکولوژی منظر در این فرآیند رو به فزونی است. ظرفیت سیستمهای زیرساختی در اجرای کارکرد مکمل شکلدهی به فرمهای معماری، اکولوژیک و شهری تا حد زیادی تحقق نیافته است. دالانهای حملونقل بهعنوان بخش مهمی از اکوسیستمهای شهریِ ساختهشده، میتوانند از طریق تلفیق با ویژگیهای اکولوژیکی به لحاظ تأثیر در تجربه انسانی از محیطهای شهری و همچنین زیرساختهای سبز شهری، ارتقا یابند. نقشهای قابلتوجه معماری منظر، اکولوژی منظر و شهرسازی منظرگرا در برنامهریزی و طراحی دالانهای حملونقل شهری، موضوع اصلی این مقاله است تا روشن کند که چگونه پروژههای زیرساخت شهری میتوانند پایدارتر ساخته شده، چند عملکردی بوده و خدمات اکولوژیک را به شهر ارائه کنند. این پژوهش از یک نمونه موردی برای تحقیق استفاده میکند : «ایستلینک»1 که یک پروژه زیرساخت حملونقل بزرگمقیاس در ملبورن، استرالیا است. این پروژه یک شبکه راه گسترده مشترک برای دوچرخهسواران و عابران را در خود جای داده و مجموعهای از تالابهای مصنوعی، حوضچههای ذخیره آب و باریکههای زمین برای ذخیره و تصفیه زیستی آبهای سطحی2 در طول دالان ایجاد کرده است. تجربه محیطی رانندگان، دوچرخهسواران، عابران پیاده و مردمی که در نزدیکی این محیط زندگی میکنند، در برنامهریزی و طراحی مدنظر قرارگرفته و معماران منظر و طراحان بهصورت فعالی در این فرآیند شرکت داشتند. این پژوهش دسترسی، پیوستگی، چند عملکردی بودن، عملکردهای چند مقیاسه و قابلیت حفظ و نگهداری را بهعنوان معیارهای اصلی برای یکپارچهسازی قلمروهای انسانی و طبیعی در طراحی زیرساخت امروزی و تغییر شکل مناظر شهری آینده نشان میدهد.