مجله زبان و ادبیات عربی (Aug 2021)
از «استاره»ی فارسی تا «اسطوره»ی عربی؛ واکاوی ریشهشناسی و نشانگری «اسطوره
Abstract
هدف نگارنده از نگارش جستار پیش رو، به دست دادن انگارهای تازه است پیرامون ریشهشناسی واژهی «اسطوره» و در پیوند با «استاره»ی فارسی، «استر» عبری و «عستر»/ «عشتر» / «عثتر» سامی-آرامی و با کاربست روش ریشهشناسی تاریخی-تکاملی زبان. دربارۀ اسطوره، گونههای آن در ادبیات ملل و کنشگری آن در رشتههایی مانند روانشناسی، ادبیات، نقد، ادیان و تاریخ و نیز دربارهی پیوند اسطوره با میثولوژی یونانی و واژگانی مانند story یا history، انگارههای گوناگونی پیشنهاد شده است ولی انجام پژوهشی از این دست از آنرو گریزناپذیر مینماید که در هیچیک از پژوهشهای انجام شده، دیدگاهی مشخص و قاطع پیرامون ریشهشناسی اسطوره، نشانگری و دلالت راستین آن در آغاز و جایگاهش در ایران باستان و به ویژه پیوندش با واژگان فارسیتبار همسان دیده نمیشود. طرح این مسأله هم گاه با بازشناسی بینش اندیشگانی غرب به «اسطوره» در یک رویکرد تاریخی-تکاملی پوزیتیویستی و در سیر تاریخ گرایانۀ داروینیستی خواهد بود. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد بدانسان که تاریخ با ستاره و ستارهشناسی پیوندی ناگسستنی دارد «اسطورهها» نیز ستارهنگاشتههایی هستند بازگوکنندهی بودگی ستارگان و اختران ایستا در پگاه تاریخ و ثبت کنندۀ پیدایش اختران و ستارگانِ در گردش از زبان انسان سنّتی و هم ازاینروست که اسطورهها در نمونههای بسیاری از ستارگان و آفریدههای آسمانی خورشیدزاد، ماهزاد یا ستارهزاد سخن میگویند و از خانهی آسمانی خدایان و زیگوراتهایی که سرای همیشگی خدایان نامیرای جاویدان است. این نشانگری بهروشنی در نامگذاری شهر ساختهی کیومرث یعنی «بابِل: باب+اِل/ ایل» به معنای دروازهی خداوند دیده می شود.
Keywords