مجله اقتصاد و توسعه کشاورزی (Aug 2021)
ارزیابی ریسک کمبود آب با استفاده از مدل برنامهریزی تصادفی دومرحلهای تعاملی (مطالعه موردی: محدوده مطالعاتی مرند)
Abstract
همگام با افزایش جمعیت کره زمین و توسعه اقتصادی، مسئله آب و مشکل کمآبی در سالهای اخیر یکی از چالشیترین موضوعاتی است که به جهت درجه اهمیت و جایگاه اقتصادی آن بخشهای متعددی را درگیر خود کردهاست و بیش از پیش مورد توجه دولتها و سازمانهای تحقیقاتی بینالمللی قرار گرفتهاست. این امر بر لزوم تخصیص بهینه این منابع برای ایجاد تعادل در توسعه اقتصادی-اجتماعی و صرفهجویی در مصرف آب تأکید میکند. بنابراین در این مطالعه ابتدا یک مدل برنامهریزی تصادفی دومرحلهای تعاملی برای تخصیص منابع آب کشاورزی توسعه داده شده و سپس با استفاده از نتایج این مدل به ارزیابی ریسک کمبود آب تحت شرایط عدمقطعیت پرداخته شد. چارچوب توسعهیافته میتواند انواع گزینههای تصمیمگیری را برای تجزیه و تحلیل مصالحه بین منافع سیستم و ریسکهای مربوطه فراهمکند. علاوهبراین، ارزیابی ریسک کمبود آب به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا شرایط ریسک کمبود آب در حالتهای مختلف را در نظر بگیرند و بر اساس آن اقدامات مناسب در مدیریت مصرف و عرضه آب صورت پذیرد. این چارچوب برای بهینهسازی منابع آب کشاورزی محدوده مطالعاتی مرند واقع در حوزه آبریز رودخانه ارس که کل سطح شهرستان مرند (واقع در استان آذربایجان شرقی) را در بر میگیرد، برای افق زمانی 1400-1399 اعمال شدهاست. مقایسه نتایج بهینه تخصیص و شرایط واقعی (موجود) مصرف آب کشاورزی، نشان میدهد تخصیص منابع آب با استفاده از مدل توسعه داده شده، موجب کاهش کمبود آب و تخصیص بیشتر و در عین حال کاراتر منابع آب در محدوده مطالعاتی شده و سود خالص سیستم را نیز افزایش میدهد. نتایج حاصل از ارزیابی ریسک کمبود آب در محدوده مطالعاتی مرند نشان میدهد که مطابق با طبقهبندی ریسک در این مطالعه، ریسک کمبود آب در این محدوده مطالعاتی در سطح بالا قرار دارد که بیانگر سطح ریسک جدی و بحرانی است. لذا در صورت ادامه روند فعلی تخصیص و بهرهبرداری منابع آب، با توجه به تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و تغییر میزان احتمال آب دردسترس در سالهای آینده، این سطوح ممکن است تغییر وضعیت داده و به سطح ریسک خیلی بالا (غیرقابل تحمل) نیز برسد که ادامه این روند کلیه سرمایهگذاریها و مبانی اقتصادی این محدوده مطالعاتی را تهدید میکند. در مجموع نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که وضع موجود بهرهبرداری در این محدوده در شرایط نامناسبی قرار دارد و در صورت ادامه روشهای مدیریتی فعلی، منجر به افزایش بیش از حد بهرهبرداری از منابع آب به خصوص آب زیرزمینی خواهد شد که این امر افزایش بیلان منفی آبخوان را به دنبال خواهدداشت. بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاریها و مدیریت منابع آب، روشهای علمی جدید جایگزین روشهای مدیریتی ناکارا و کم بازده شوند. استفاده از تکنولوژیهای صرفهجویانه در مصرف آب و همچنین تغییر الگوی کشت به سمت کاشت گیاهان مقاوم به کم آبی در برخی مناطق، از دیگر اقدامات موثر در مدیریت ریسک منابع آب در محدوده مطالعاتی به شمار میروند.
Keywords