مطالعات شهری (Oct 2018)
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا. مورد پژوهی ریخت-گونه های شهر اصفهان
Abstract
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریانهای شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریانهای انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکلگیری و دگردیسی شکل شهر میشود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریانهای یاد شده، فرستنده جریانهای اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریانهای انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریانهای اطلاعات (بصری) در نظر گرفته میشود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریانهای اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته میشوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنشهای یکپارچه جریانهای انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری "شکل شهر بوم _کارا" مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف جستوجوی روابط یکپارچه درونی میان جریانهای اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار میدهد. حالت نخست شاخص بستهشدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکرهبندی هندسی آن در پایداری جریانهای اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونههای نظام ریختشناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میان دو حالت شاخص بستهشدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنیدار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریانهای اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریانهای بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.