Pizhūhish/hā-yi Falsafī- Kalāmī (Sep 2016)
بررسی مقایسهای اصل لذّت در فلسفۀ چارواکه و فلسفۀ اپیکوری
Abstract
لذّتگرایی به عنوان یک اندیشه، نظریهای است که بنا بر آن شادی، خیر نهایی است و ناخشنودی شر غایی. مکاتب فکری مادهگرا، که عموماً به اصالت لذّت قائلاند، در فرهنگهای مختلف انسانی نمودهای متنوعی داشتهاند. فرهنگ هندویی نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، زیرا در این فرهنگ، مکتب متمایزی به نام چارواکه وجود دارد که با برخورداری از مشرب فکری ماتریالیستی، لذّت را تنها معنا و غایت حیات میداند. فلسفهٔ اپیکوری در یونان شبیهترین مکتب فکری به چارواکه است. این فلسفهها، هر دو مکاتبی را با ماهیت لذّتگرایی به وجود آوردند که به رغم معاندان و مخالفتهای فراوان توانستند طی قرنها طرفدارانی را جلب کنند. با مقایسهٔ اصل لذّت از منظر این دو فلسفه بر اساس منابع کتابخانهای موجود، روشن میشود که آنها هر دو، ظاهراً چون فقط قائل به اعتبار و وجود دنیای مادی هستند و هستی انسان را فقط بر مبنای بُعد مادی او تبیین کردهاند و نیز هر گونه هستی پس از مرگ را انکار میکنند، بنابراین نتیجه میگیرند که، پس باید شاد بود و از لذات زندگی بهرهٔ کامل برد. با وجود این، بین آنها اختلافنظرهایی نیز وجود دارد: اپیکوریان مخصوصاً با دستهٔ خاصّی از چارواکهایها در معنا و انواع لذّت اختلاف تامّ دارند؛ همچنین اپیکوریها برخلاف پیروان چارواکه که لذات جسمانی را معتبر میدانند، شادی و لذّت برتر را بیشتر به معنای فقدان الم در نظر میگیرند؛ در حالی که، هدف چارواکهایها، تعمیق و گسترش دامنهٔ لذّت است، هدف اپیکوریها، تقلیل حدالامکان درد است.
Keywords