Ta̓ammulāt-i Falsafī (Aug 2021)
تأثیر مرگاندیشی بر زندگیاصیل در اندیشه هایدگر
Abstract
تحقیق حاضر متمرکز بر بررسی موضع هایدگر در قبال تأثیر مرگاندیشی بر زندگی اصیل و نسبت میان مرگ، زندگی و اصالت است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. دغدغهی هایدگر پرسش از هستی با تحلیل بنیادین دازاین بهمثابهی زندگی محض در ساحت هستن بهسوی مرگ است. اندیشیدن به مرگ بافهم ایستاده در نیست بودن دازاین و همچنین سایر مفاهیم بنیادی ازجمله اضطراب، وجدان و اصالت پیوند عمیق دارد. رهایی از ابتذال زندگی روزمره مبتنی بر نقطهی عطف انتخاب وجه اصیل دازاین، یعنی مرگ است. مرگ عنصر فهم دازاین و وجدان نیز عنصر فهم اصالت در زندگی است. در این میان اضطراب پیش شرط اصالت و کاشف حجاب مرگ است. در تفکر هایدگر، جستجوی وجه اصیل دازاین با اتکا به مرگ و تاکید بر انتخاب فردی به دور از وجدان نااصیل کسان مشهود است. بنابراین، در هوش ستبر او، مرگاندیشی از واجبترین امور در ساخت زندگی اصیل است. اما رویکرد او نسبت به مرگ بهمنزلهی آغاز یا پایان زندگی، پدیدهی اصالت در دنیا یا آخرت و همچنین زندگی اصیل در اینجا یا آنجا، زمینهساز نگاهی متفاوت به سنت متافیزیکی گذشتگان است.
Keywords