دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی (Aug 2018)
تأثیر نظریههای ضمنی هوش بر خودکارآمدی عمومی در دانشجویان: نقش واسطهای کمالگرایی خودارزیابانه و وظیفه شناسانه
Abstract
هدف پژوهش، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطهای کمالگرایی در تأثیر نظریههای ضمنی هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی در دانشجویان بود. تعداد 382 نفر دانشجوی دختر (دامنه سنی 23-18 سال) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از دانشگاه مازندران انتخاب شدند و به مقیاس نظریههای ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، سیاهه کمالگرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. استفاده از برآورد حداکثر درست نمایی و روش خودگردان سازی و یافتههای حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که تأثیرات مستقیم باورهای ضمنی افزایشی بر نظم و سازماندهی، برنامه مداری و تلاش برای عالی بودن و باورهای ضمنی ذاتی بر نگرانی از اشتباهات و نیاز به تأیید دیگران، مثبت و معنیدار بود. همچنین، نظم و سازماندهی، برنامه مداری و تلاش برای عالی بودن (مؤلفههای کمالگرایی وظیفه شناسانه)، در تأثیر باور ضمنی افزایشی در مورد هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی نقش واسطهای داشتند. نگرانی از اشتباهات و نیاز به تأیید (مؤلفههای کمالگرایی خود-ارزیابانه) در تأثیر باور ضمنی ذاتی در مورد هوش بر مؤلفههای خودکارآمدی عمومی، نقش واسطهای داشتند (05/0 >p).
Keywords