Ṭibb-i Tavānbakhshī (Sep 2018)
مقایسه تأثیر و ماندگاری یک دوره تمرینات (NASM) و ترکیبی (عصبی-عضلانی و ثبات مرکزی) بر ویژگی های عملکردی و تعادل افراد مبتلا به آسیب مزمن یک طرفه مچ پا
Abstract
مقدمه و اهداف مفصل مچ پا به عنوان یکی از آسیبپذیرترین مفاصل بدن شناخته شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی مقایسه تأثیر و ماندگاری یک دوره تمرینات NASM و ترکیبی (عصبی-عضلانی و ثبات مرکزی) بر ویژگیهای عملکردی و تعادل افراد مبتلا به آسیب مزمن یکطرفه مچ پا بود. مواد و روش ها 36 دانشجوی تربیت بدنی ورزشکار پسر مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا در مطالعه حاضر شرکت داشتند و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره تمرینات NASM، تمرینات ترکیبی و گروه کنترل قرار گرفتند. قبل، بعد و چهار هفته پس از اتمام تمرینات از همۀ آزمودنیها جهت بررسی ویژگیهای عملکردی و تعادل پویا آزمون به عمل آمد. جهت بررسی ویژگیهای عملکردی از آزمونهای جهش جانبی، آزمون جهش هشت لاتین، آزمون جهش سهگانه تکپا و پرسشنامه سنجش توانایی پا و مچ پا در فعالیتهای روزانه و ورزشی و جهت ارزیابی تعادل پویا، از آزمون تعادلی اصلاحشده ستاره استفاده شد. سپس گروههای تمرین NASM و ترکیبی به مدت هشت هفته تمرینات خود را انجام دادند. یافته ها نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات NASM و ترکیبی، سبب بهبود ویژگیهای متغیرهای وابسته شد و همچنین بعد از گذشت چهار هفته پس از اتمام برنامه تمرینی، در گروه تمرینات NASM، در شاخصهای جهش هشت لاتین و مقیاس توانایی مچپا و پا، اثر تمرینات در این افراد بر شاخصهای مذکور ماندگاری داشت و همچنین در گروه تمرینات ترکیبی در شاخصهای جهش جانبی، جهش هشت لاتین و مقیاس توانایی مچپا، اثر تمرینات بر شاخصهای مذکور ماندگاری دارد. همچنین نتایج نشان داد تمرینات ترکیبی اثر بیشتری بر شاخص توانایی مچپا و پا، نسبت به تمرینات NASM دارد. نتیجه گیری انجام هشت هفته تمرینات ترکیبی (عصبی-عضلانی و ثبات مرکزی) سبب بهبود بیشتری نسبت به تمرینات NASM در عملکرد و کنترل پاسچر افراد مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا دارد
Keywords