پژوهشهای بینرشتهای ادبی (Dec 2022)
تحلیل انتقادی استعاره های عشق در آثار مولوی، با رویکرد شناختی
Abstract
عشق از مفاهیم اساسی عرفان اسلامی و اساس آفرینش در منظر عرفاست و شناخت عرفان اسلامی بی شناخت عشق ممکن نیست. به دلیل انتزاعی بودن مفهوم عشق، سخنان عرفا دربارة عشق استعاری و نمادین است و برای دستیابی به بنیان تفکر و اندیشة عرفا دربارة عشق لازم است تا سخنانشان تحلیل و تأویل شود. در این مقاله با یاری جستن از نظریة مفهومی استعاره، تعابیر عشق در آثار مولوی را تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدم که استعارههای «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» و «عشق خداست»، سه کلید مفهومی عشق هستند و دو کلید مفهومی «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» از کلان استعاره «عشق خداست» برآمدهاند. زبان استعاری مولوی، زبان اساطیری است و ساختار ذهنی وی منطبق بر اندیشههای کهن است زیرا آثار زبانی و اندیشگانی روایات کهن درباره شاه و معشوق و خدا و عشق و آفرینش همچنان در متونی که مولوی خوانده بود و در باورهای عامه و فضای جامعة وی برجای بوده است و چه بسا مولوی بدون اراده به چنین شناختی از عشق رسیده بود و آن را دارای چنان ویژگیهایی میدانست.
Keywords