زبان پژوهی (Jan 2024)
خلق گروه واژگانی در چارچوب دستور ساختاری و کاربست آن در فرهنگهای فارسی
Abstract
اصطلاحات و همایندها بخشی از گروههای واژگانی هستند که در فرهنگنگاری از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از معیارهای تمایز بین این دو گروه از یکدیگر، عدم انعطافپذیری عناصر سازندة آنها است. اصطلاحات، برخلاف همایندها، در آرایش واژگانی انعطافپذیر نیستند و همیشه در قالبی مشخص و ثابت به کار میروند. هدف پژوهش حاضر این بود که نخست نشان دهد آیا همة اصطلاحات فارسی در برابر تغییرات نحوی انعطافناپذیر هستند یا برخی از آنها انعطافپذیرند؛ دوم اینکه نشان دهد چگونه در نتیجة تبدیل اصطلاح به همایند، گروه واژگانی جدیدی به وجود میآید. به منظور نشان دادن این مسئله، تعریفی جدید و کاربردی از اصطلاحات و همایندها، بر اساس ملاکهای نحوی، و نه فقط معنایی ارائه شد. بر مبنای دستور ساختاری، اصطلاحات بر اساس چهار آزمون نحوی «مجهولسازی»، «اسنادیسازی»، «فک اضافه» و «پرسشیسازی» بررسی شدند. دویست اصطلاح از دو منبع جامع و بهروز یعنی فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387) و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (انوری، 1398)، گردآوری شدند. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطافپذیر بودند و در نتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطافپذیری اصطلاحات منجر به ارائة تعریفی جدید از این نوع عبارتها بر اساس ملاکهای نحوی شد. بنابراین، این گونه عبارتها نوعی همایند به شمار آمدند، نه اصطلاح. نتیجه نشان داد که تبدیل اصطلاح به همایند، همواره موجب خلقِ گروه واژگانی با معنای جدید، یا معنای جدیدی از یک واژه به حوزة واژگان یک زبان میشود. در پایان، طرحی برای بازنمائی چنین اصطلاحاتی به شیوهای کاربردی در فرهنگهای لغت فارسی مطرح شد.
Keywords