علوم سیاسی (Jun 2000)

ساختار نظام بین الملل و امنیت ملى با تاکید بر جهان سوم

  • محمد ترابی

Journal volume & issue
Vol. 3, no. سال سوم - شماره نهم - تابستان 79
pp. 177 – 197

Abstract

Read online

مفهوم «امنیت ملى» از مفاهیمى است که هم در بُعد نظرى و هم در بُعد عملى توجه بسیارى از تئوریسین‏هاى روابط بین الملل و سیاستمداران را به خود جلب نموده است. امنیت ملى، از معضلات جدى نظام‏هاى سیاسى در شرایط کنونى است. کشورهاى جهان سوم با توجه به شرایط داخلى و با توجه به ساختار نظام بین الملل با یک ناامنى فراگیر و همه جانبه دست به گریبان اند. این گونه کشورها نمى‏توانند در بُعد امنیتى، از تأثیر نظام بین الملل بر سمت‏گیرى‏ها و سیاست‏ها و استراتژى‏هاى خود چشم پوشى کنند. از دیدگاه مفهومى، ماهیت تحولات و دگرگونى هایى که از سال 1989 در نظام جهانى رخ داده است، در سه حوزه قابل شناسایى مى‏باشد که عبارتند از: 1) کاهش حاکمیت ملى؛ 2) بالا رفتن وابستگى متقابل بین المللى؛ 3) افزایش کشمکش‏هاى پراکنده و بدون نظم. با توجه به محورهاى مذکور، روند حرکت با انحراف توجهات از امنیت نظامى به اقتصاد و رفاه اجتماعى شدت یافته است. بدین ترتیب، مى‏توان اذعان کرد که امروزه کشورهاى جهان سوم با چهار بُعد عمده امنیتى مواجه هستند؛ بعد نظامى، بعد اقتصادى، منابع محیطى و سیاسى، فرهنگى. آنچه که از این بحث جمع بندى مى‏شود، آن است که در دنیاى بعد از جنگ سرد، مفهوم جدیدى از امنیت متولد شده است که با مفهوم امنیت در دوره‏هاى قبل تفاوت‏هاى اساسى پیدا کرده است. بدین معنا که امنیت چند جانبه، تجزیه‏ناپذیر و یکسان در حال شکل‏گیرى است. در نیتجه، طرح راهبردى مقاله این است که اگر اولویت‏هاى باز سازى سیاست داخلى (افزایش ظرفیت دولت، بالا بردن مشروعیت نظام سیاسى، ایجاد نهادهاى ملى و کارآمد و پاسخ گو کردن نظام سیاسى) متناسب با برنامه ریزى در باز سازى دیپلماتیک، اطلاعاتى و نظامى/دفاعى همراه نباشد، تأثیر چندانى در افزایش ضریب امنیتى کشورهاى جهان سوم در پى‏نخواهد داشت.