تولید گیاهان زراعی (May 2019)

تأثیر مدیریت تلفیقی حاصلخیزکننده‌های آلی و شیمیایی بر عملکرد، روغن و اسانس گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در رژیم‌های مختلف آبیاری

  • حمید دهقان زاده جزی,
  • ظهراب اداوی

DOI
https://doi.org/10.22069/ejcp.2019.15780.2173
Journal volume & issue
Vol. 12, no. 1
pp. 161 – 189

Abstract

Read online

سابقه و هدف: کمبود آب یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش تولید محصولات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه‌خشک دنیا می‌باشد. ﺑﺨﺶ زﯾﺎدی از اراﺿﯽ ﮐﺸﺎورزی اﯾﺮان ﻧﯿﺰ ﺟﺰ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﮏ و ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ اﺳﺖ و ﮐﻤﺒﻮد ﺷﺪﯾﺪ آب ﮐﺸﺎورزی اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. منابع آلی در تلفیق با کودهای شیمیایی می‌توانند به حاصلخیزی خاک و افزایش تولید محصول منجر شوند، زیرا این سیستم اکثر نیازهای غذایی گیاه را تأمین کرده و کارآیی جذب مواد غذایی توسط محصول را نیز افزایش می‌دهد. بنابراین بررسی تأثیر سیستم‌های مختلف آلی، شیمیایی و تلفیقی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاهان دارویی از جمله سیاهدانه (Nigella sativa L.) ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺎﻫﺶ ﺻﺪﻣﻪ ﺗﻨﺶ ﺧﺸﮑﯽ ضروری به‌نظر می‌رسد. مواد و روش‌ها: آزمایش حاضر به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات گیاهان دارویی استان اصفهان در سال زراعی 1396 اجرا شد. تیمارهای این آزمایش شامل رژیم آبیاری بر اساس 50، 75 و 90 درصد ظرفیت زراعی (300 میلی‌لیتر در حالت ظرفیت مزرعه)، به‌عنوان عامل اصلی و منبع کودی شامل شاهد (بدون کود)، ورمی‌کمپوست (10 تن در هکتار)، کود شیمیایی (N80P40K30) و تلفیق ورمی‌کمپوست + کود شیمیایی به‌عنوان عامل فرعی بود. در این آزمایش صفات مورد مطالعه شامل ارﺗﻔﺎع ﺑﻮﺗﻪ، ﺗﻌﺪاد شاخه فرعی در بوته، تعداد ﻓﻮﻟﻴﻜﻮﻝ در بوته، تعداد دانه در ﻓﻮﻟﻴﻜﻮﻝ، وزن هزار دانه، عملکرد بذر، عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد اسانس، درصد و عملکرد روغن بود. یافته‌ها: نتایج نشان داد که ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد ﻓﻮﻟﻴﻜﻮﻝ در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد اسانس، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح احتمال یک درصد و شاخص برداشت، درصد اسانس، تعداد دانه در ﻓﻮﻟﻴﻜﻮﻝ در سطح احتمال پنج درصد تحت تأثیر معنی‌دار سطوح مختلف خشکی قرار گرفتند. صفات مذکور با افزایش شدت تنش خشکی از 90 به 50 درصد ظرفیت زراعی کاهش معنی‌داری نشان دادند. نوع کود مصرفی نیز بر تمامی صفات به‌جز درصد اسانس و درصد روغن اثر معنی‌داری داشت. بیشترین مقدار عملکرد دانه (7/655 کیلوگرم در هکتار)، شاخص برداشت (61/32 درصد)، عملکرد روغن (7/176 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (2/8 کیلوگرم در هکتار) در تیمار تلفیق ورمی‌کمپوست+کود شیمیایی بدست آمد. نتایج تجزیه واریانس اثر متقابل بین منبع کودی و سطوح مختلف خشکی بر تعداد شاخه فرعی، عملکرد بذر، عملکرد اسانس و عملکرد روغن معنی‌دار بود. بیشترین تعداد شاخه فرعی (44)، عملکرد بذر (5/816 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (7/186 کیلوگرم در هکتار) و اسانس (3/10 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد کود تلفیق ورمی‌کمپوست+ کود شیمیایی در تیمار آبیاری با 90 درصد ظرفیت زراعی حاصل شد که با کاهش میزان آب آبیاری به 50 درصد ظرفیت زراعی به ترتیب به میزان 24، 42، 25 و 40 درصد کاهش یافت. در تیمارهای آبیاری در سطوح 70 و 50 درصد ظرفیت زراعی، عملکرد بذر، عملکرد اسانس و تعداد شاخه فرعی در شرایط مصرف کود ورمی-کمپوست به‌تنهایی با تلفیق ورمی‌کمپوست+کود شیمیاییتفاوت معنی‌داری را نشان نداد. نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که مصرف تلفیقی ورمی‌کمپوست+کود شیمیایی نسبت به بقیه تیمارهای کودی هم در شرایط تنش و هم در شرایط عدم تنش بیشترین تأثیر را در عملکرد کمی و کیفی سیاهدانه داشته است. کود ورمی‌کمپوست با بهبود ساختمان فیزیکی، برقراری تعادل در بخش شیمیایی و افزایش ظرفیت نگهداری رطوبت در خاک در شرایط تنش خشکی تا حدی نیاز آبی و همچنین نیاز غذایی گیاه را فراهم می‌کنند. همچنین کود شیمیایی از طریق تأمین نیازهای غذایی سیاهدانه در جهت ایجاد مقاومت به خشکی نقش‌های اساسی ایفا کرد. با این حال در شرایط تنش خشکی، کود ورمی‌کمپوست نیز در بسیاری صفات با تلفیق ورمی‌کمپوست+کود شیمیایی برابری می‌کرد.

Keywords