Pizhūhish/hā-yi Rūstāyī (Jan 2015)
شهرنشینی کشاورزان و پیامدهای اجتماعی آن در روستا مطالعة موردی: دهستان میربگ جنوبی، شهرستان دلفان
Abstract
شهرنشینشدن کشاورزان و جدایی فضایی- مکانی کشاورزی از سکونت از پدیدههای امروزین روستاها بهشمار میآید. کشاورزان دیگر فقط در روستاها سکونت ندارند و بسیارند کسانی که ساکن شهرها هستند و در روستاها کشاورزی میکنند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد اجتماعی این مسئله پرداخته است. برای این منظور 18 گویه در قالب 5 مؤلفه بررسی شد. جامعة آماری تحقیق، 220 سرپرست خانوار روستایی ساکن 5 روستای دهستان میربگ شهرستان دلفان بود که از این تعداد 80 کشاورز مقیم روستا و 59 کشاورز ساکن شهر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار استفادهشده پرسشنامه بود. نتایج نشان دادند که پذیرش اجتماعی دو گروه نسبت به یکدیگر تقریباً مطلوب است (میانگین رتبهای: روستا: 54/3؛ شهر: 76/3). الگوپذیری ازنظر کشاورزان ساکن روستا در حد زیاد و ازنظر کشاورزان ساکن شهر نسبتاً زیاد است (میانگین رتبهای: روستا: 06/4؛ شهر: 83/3). رضایت شغلی کشاورزان ساکن روستا نسبتاً زیاد و گروه ساکن شهر نسبتاً کم است (میانگین رتبهای: روستا: 20/3؛ شهر: 13/2). اختلاف و تنش بین دو گروه در حد نسبتاً زیاد ارزیابی شده است (میانگین رتبهای: روستا: 97/3؛ شهر: 94/3). افزونبر این بین پذیرش اجتماعی و متغیرهای الگوپذیری و رضایت شغلی رابطة مثبت و معنادار برقرار است. الگوپذیری گروه مقیم روستا از کشاورزانی که سابقة شهرنشینی کمتری دارند بیشتر و رضایت شغلی جوانترها و گروه ساکن شهر کمتر از دیگران است. بنابراین یکی از ضرورتهای برنامهریزی توسعة روستایی، شناخت همهجانبة گروه اخیر و چالشهای فراروی ایشان و ساکنان دائمی روستاهاست.
Keywords