مدیریت و برنامهریزی در نظامهای آموزشی (Jun 2020)
تأثیر اجرای برنامه درسی با رویکرد وارونه بر یادگیری خودراهبر فراگیران
Abstract
هدف: امروزه نظامهای آموزشی دنیا با برنامه درسی مبتنی بر محتوا با توجه به تغییرات وسیعی که در جوامع بشری روی میدهد، کارایی مطلوبی ندارند. زیرا قادر به توسعه انگیزش، شایستگیها و مهارتهای مرتبط با یادگیری خودراهبر نیستند. زیرا قادر به ایجاد فرصتهایی برای تلفیق دانش و مهارتها و برخوردار نمودن فراگیران از تجربه لازم برای برقراری ارتباط با محیط اطراف خود نمیباشند. پس باید متناسب با تحولات سریع دنیای امروز از برنامه درسی بهره گرفت که زمینه رشد مهمترین نیاز جامعه امروز یعنی یادگیری خودراهبر را مهیا نماید. به همین جهت پژوهش حاضر با هدف تأثیر اجرای برنامه درسی با رویکرد وارونه بر یادگیری خودراهبر فراگیران صورت گرفته است.مواد روشها: طرح تحقیق مورد استفاده در این پژوهش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش بود. ابزار مورد استفاده برای گردآوری دادهها پرسشنامه سنجش آمادگی برای خودراهبری در یادگیری فیشر، کینگ و تاگو میباشد و جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر پایه دهم منطقه 3 آموزش و پرورش تهران بودند که از بین آنها 70 نفر به روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش توسط برنامه درسی وارونه و گروه گواه از طریق برنامه درسی سنتی طی 10جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. آمارههای توصیفی راجع به مقیاس کلی آمادگی برای خودراهبری در یادگیری و خرده مقیاسهای سهگانه آن (خودمدیریتی، خودکنترلی و رغبت برای یادگیری) به تفکیک دو گروه کنترل و آزمایش در دو سطح اندازهگیری (پیشآزمون و پسآزمون) ارائه شده تا زمینهای برای ارائه و درک بهتر نتایج تحلیلی باشند. در بخش یافتههای تحلیلی (استنباطی) به کمک آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره (ANCOVA) به بررسی تأثیر برنامه درسی با رویکرد وارونه بر آمادگی برای خودراهبری در یادگیری و خرده مقیاسهای سهگانه آن پرداخته شده است. قبل از اجرای این آزمون ابتدا از برقرار بودن پیشفرضهای این آزمون (نرمال بودن توزیع دادهها، همگنی واریانسها و برابری شیب رگرسیونی) اطمینان حاصل شد. یافتههای پژوهش حاضر مبین آن است که برنامه درسی وارونه میزان یادگیری خودراهبر فراگیران و مؤلفههای آن (خودمدیریتی، خودکنترلی و رغبت برای یادگیری) را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه را افزایش داده است.بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره نشان داد که تأثیر برنامه درسی وارونه بر یادگیری خودراهبر و خرده مقیاسهای آن دانشآموزان مورد تأیید قرار گرفت و با توجه به اینکه میانگین گروه آزمایش در مرحله پسآزمون ارتقاء یافت، میتوان گفت برنامه درسی وارونه باعث افزایش آمادگی بر خودراهبری در یادگیری دانشآموزان شده است. به عبارتی میتوان اذعان داشت که برنامه درسی وارونه میتواند راهی مؤثر برای تحقق خودراهبری فراگیران را در یادگیری و خرده مقیاسهای آن باشد و تلاش برای دستیابی به مهارت یادگیری خودراهبر باعث افزایش مسؤولیتپذیری نسبت به فعالیتهای خود و دیگران، پیشرفت تحصیلی، آمادگی برای حضور در محیط کار، حل مسایل، استقلال، ابتکار عمل، اعتمادبه نفس، بهبود مهارتهای ارتباطی و خودارزیابی میشود. همچنین فراگیران با برخورداری از ویژگی خودمدیریتی در فرایند یادگیری، قادر به تشخیص نیازها، ایجاد اهداف، کنترل زمان و انرژی خود میگردند یادگیرندگان خودراهبر با دستیابی به خودکنترلی مسئول سـاخت ذهنـی خـود میشـوند و میتوانند خود اقدام به تجزیه و تحلیل، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی فعالیتهای یادگیریشان به شکل مستقل نمایند و همچنین با کسب انگیزه و رغبت به یادگیری بهمنظور نیل به بهترین نتایج یادگیری، از منابع یادگیری موجود و راهبردهای عملی یادگیری برای غلبه بر مشکلاتی که در فرایند یادگیری روی میدهد میتوانند بهترین بهره ببرند.
Keywords