علوم سیاسی (Oct 2008)
ملاصدرا شیرازی و مارتین هایدگر تحلیلی انسان شناسانه در فلسفه سیاسی
Abstract
این مقاله درصدد مقایسه دو تن از فیلسوفان بزرگ فلسفه اسلامی و فلسفه مدرن غربی، ملاصدرا و مارتین هایدگر با هدف یافتن برخی عناصر احیاناً مشترک در فلسفه سیاسی آن دو است. نگاه مشترک ملاصدرا و هایدگر به مسأله وجود انسان، آنان را به نحو غریبی به یکدیگر نزدیک میکند. هر دو فیلسوف (هریک با بیان خاص خویش) نقش عمل را در تحقق وجود انسان تأکید نموده و بر این عقیدهاند که انسان در زندگیاش دائماً در حال کنش و عمل (هایدگر) و تعامل با کثرات و حرکت از کثرت به سوی وحدت (ملاصدرا) است. از اینرو هایدگر همواره به این تصریح میکند که سرنوشت ما با بودن در جامعه رقم میخورد و ملاصدرا نیز کمال نهایی و رسیدن به سر منزل مقصود وجود انسانی را از مسیر بودن در جامعه میداند. نویسنده پس از بررسی مبانی انسان شناسانه ملاصدرا و هایدگر و بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن دو، بدین نتیجه میرسد که هرچند دو فیلسوفی که فلسفه وجودی شان آنان را به سوی نگاهی نو به انسان و درک عمیقتری از هستی، جامعه و وضع سیاسی زمان خود رهنمون میکند، اما در فلسفه سیاسی آنان را به مقصد یکسانی نمیرساند.