Matn/Pizhūhī-i Adabī (May 2011)
Check the characteristics of spoken language in contemporary poetry flows from the constitutional period to lyrics War
Abstract
زبان گفتاری یکی از گونههای موجود زبانی است که بیشتر در شعر معاصر ایران نمود پیدا کرده است؛ ولی با وجود پررنگی آن در شعر این دوره، مراحل و کم و کیف این شاخصه بهصورت علمی بررسی نشده است. در این مقاله شاعرانی که زبان گفتاری در شعرشان نمود بیشتری دارد، در قالب جریانهای شعری شناخته شده، بررسی خواهند شد. به نظر میرسد دوره مشروطه نقطه عطفی در ورود شعر به حوزه عوام و نزدیکی آن به زبان کوچه و بازار است. در جریانهای شعری پس از مشروطه، سنت گرایان پارهای از عناصر زبان محاوره را به منظور اعراض از تقلید و کهنگی زبان، وارد شعر میکنند. رمانتیسیستها در هر دو شاخه عاشقانه و اجتماعی به جانب زبان ادبی و زیبا، اما ساده گرایش دارند. زبان گفتاری، رسماً در جریان سمبلیسم اجتماعی به تشخیص میرسد. سمبلیستها هرچند زبانی یکسر عامیانه ندارند؛ اما در چارچوب موازین ادبی عناصر زبان گفتاری را در شعر وارد میکنند. اوج این حرکت در تجربههای نوآورانهی نیما رقم میخورد. وی نخستین گام جدی را در این زمینه برمیدارد و مجموعه وسیعی از اسامی پدیدههای محیط اطراف خود و ساختارهای نحوی گفتاری را هماهنگ با سایر عناصر شعری، وارد شعر میکند. پس از وی این فرایند در آثار پیروانش بهویژه فروغ فرخزاد ادامه مییابد. او شعرش را بر پایه زبان محاوره بنا مینهد و به الگوی مناسبی برای شاعران دهههای بعدی برای نزدیک کردن زبان شعر به زبان گفتاری تبدیل میشود. شاعران حجم و موج نوع اگرچه در دستگاه صرفی از واژگان معهود امروزی بهره میبرند. اما در دستگاه نحوی و ادبی شعر را از مرزهای زبان گفتاری دور میکنند و عامدانه در صدد هرچه پیچیدهتر کردن زبان شعر خود هستند. بعد از انقلاب اسلامی نیز جریانهای نوظهور مانند جریان شعر مقاومت، بهویژه نوگرایان شعر جنگ، دوباره شعر را به زبان گفتاری نزدیک میکنند.