Āmūzish-i Muḥīṭ-i Zīst va Tusi̒ah-i Pāydār (May 2017)
گردشگری و آموزش عالی ایران: تعامل یا تقابل
Abstract
در مقاله حاضر ماهیت رابطه جهانگردی و آموزش عالی در پرتو نظریه تقابل بررسیشده است. هدف از مقاله حاضر آن است تا مشخص نماید آیا سیاستهای توسعه گردشگری و آموزش عالی ایران در تعامل یا تقابل نسبت به یکدیگر قرار دارند؟ زیرا ماهیت سیاستگذاری در دو مساله اجتماعی فرهنگی یعنی جهانگردی و آموزش عالی متأثر از مبانی پیچیده علوم اجتماعی مانند قدرت، نظم و تضاد و واگرایی است؛ بنابراین با بهرهگیری از روششناسی تحلیلی- تفسیری و منابع مختلف، منابع و مقالات علمی موجود در مجلات علمی کشور در سال، اسناد برنامههای توسعه کشور بعد از انقلاب اسلامی، دیدگاههای نظری صاحبنظران و مدیران ارشد کشوری در مجلات، بررسی مقالات و مطالب سایتهای اینترنتی، روزنامهها و سایتهای خبری دستگاههای اجرایی وابسته به گردشگری و آموزش عالی کشور و تجربه زیسته نگارنده اطلاعات مستخرجه با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا بررسیشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که الف: در پنج برنامه توسعه کشور بعد از انقلاب اسلامی بین سیاستگذاریهای مرتبط با جهانگردی و نظامهای آموزش عالی تعاملی وجود نداشته است. ب- در برنامه ششم توسعه رویکرد تعاملی پیشبینیشده است؛ اما فضای تقابلی کنونی ناشی از ساختارهای پیچیده کنونی و ناهمگرای تثبیتشده طی سالهای گذشته، تضاد منافع سازمانی و مدیریتی، گسستگی نظام سیاستگذاری در این دو حوزه باعث شده که نتوان در برنامه ششم نیز خوشبینانه در خصوص خروج از تقابل بین دو حوزه را پیشبینی کرد. ج- توسعه گردشگری باید به عنوان یک علم با حوزه مشخص و رشتهای بینرشتهای در دانشگاهها و مراکز آموزش علمی کشور موردتوجه جدی قرار گیرد.