مدیریت آب و آبیاری (Jun 2022)
مقایسه و بررسی نقش الگوریتمهای PYSEBAL و SEBS در برآورد تبخیر-تعرق واقعی در دشت قزوین
Abstract
روشهای مختلفی بهمنظور پایش تبخیر-تعرق وجود دارد که بهطورعمده بهصورت نقطهای اندازهگیری میکنند که تعمیم آن برای کل منطقه دشوار خواهد بود. سالهای اخیر روشهای مبتنی بر سنجشازدور بهمنظور برآورد تبخیر- تعرق واقعی در محدوده وسیع موردتوجه قرارگرفته است. در این پژوهش مقدار تبخیر-تعرق واقعی بهصورت روزانه در دشت قزوین توسط دو الگوریتم SEBS و PYSEBAL برای 15 تصویر TM، 22 تصویر ETM+ و 24 تصویر MODIS بدون ابر و برف در طی سالهای 2000 تا 2003 میلادی استفاده شد. نتایج حاصل با دادههای یک لایسیمتر زهکشدار کشتشده با چمن در محدوده دشت قزوین مورد مقایسه قرار گرفتند. از مقایسه خروجیهای بهدستآمده از دو الگوریتم این نتیجه بهدست آمد که الگوریتم PYSEBAL با بهرهگیری از جدیدترین روشهای برآورد تبخیر- تعرق همچون عدم انتخاب دو پیکسل گرم و سرد توسط کاربر و استفاده حداقلی از دادههای زمینی توانسته است بسیاری از ضعفهای سایر الگوریتمها را پوشش دهد. بهطوریکه الگوریتم PYSEBAL در هر سه سنجنده MODIS، LANDSAT-ETM+ و LANDSAT-TM بهترتیب با مقدار RMSE ، برابر با 45/0، 46/0 و 02/2 میلیمتر بر روز، و مقدار R2 96/0، 95/0 و 82/0 عملکرد بهتری را نسبت به الگوریتم SEBS در محدوده موردمطالعه داشته است. در ادامه با توجه به اینکه تعیین مقدار آبی که صرف تبخیر- تعرق میشود از اساسیترین عوامل در برنامهریزی بهمنظور رسیدن به محصول بیشتر است، ضریب Kc میتواند راهنمای مناسب و سریعی در مدیریت آبیاری محسوب شود. بررسیهای انجامشده بر روی گیاه چمن نشان از دقت بالای مدل PYSEBAL با مقدار ضریب همبستگی 68/0 در برآورد این ضریب داشته و در نهایت استفاده از روشهای مبتنی بر سنجشازدور میتواند بهعنوان جایگزینی مناسب بهمنظور جلوگیری از صرف هزینه زیاد و بهبود مدیریت آب در منطقه باشد.
Keywords