مبانی نظری هنرهای تجسمی (Jan 2021)

بررسی پنج نگاره از شاهنامۀ ایلخانی بر اساس چهارچوب نظریۀ کهن‌الگویی کارل‌گوستاو یونگ

  • مهسا نوراللهی زرندی,
  • زهرا حسین آبادی

DOI
https://doi.org/10.22051/jtpva.2021.30337.1166
Journal volume & issue
Vol. 5, no. 2
pp. 16 – 29

Abstract

Read online

با توجه به این‌که در آثار هنری و ادبی، گاه، برخی از نماد­­ها در قالب اسطوره متجلی می شوند، نقد اسطوره‌شناسی کمک شایانی به تحلیل نمادشناسانه چنین آثاری می­ کند. کارل گوستاو یونگ با مطرح کردن نظریه کهن الگوی خود به حوزه­ اسطوره­ شناسی وارد شده و نمادها را نوعی کهن الگو می­ خواند. با توجه به نگاره ­های شاهنامه ایلخانی، علاوه بر تصویر شخصیت ­های داستان­ های شاهنامه، نمادهایی -که برآمده از کهن الگوها هستند- نیز به تصویر درآمدند. لذا، با پی بردن به ویژگی­ های روانی شخصیت ­های شاهنامه بر اساس نظریه کهن الگویی یونگ می ­توان به تحلیل نمادشناسانه نگاره­ ها پی برد. پرسش مطرح شده این است: آیا نقاشان در شاهنامه ایلخانی مضامین اسطوره­ای را با اندیشه ­ای مستقل از متن، در هنر خود به کار برده ­اند؟ جهت نیل به پاسخ این پرسش، در پژوهش پیش­ رو، روند تکامل فردیت در سه کهن الگوی «سایه»، «آنیما» و «پیردانا» بر روی پنج نگاره از شاهنامه ایلخانی مورد بررسی قرار می­ گیرد؛ تا با کمک این سه کهن الگو بتوان «خویشتن» هر یک از اشخاص در نگاره­ ها را مورد بررسی قرار داد و نمودهای کهن الگویی را بر اساس شخصیت هر قهرمان در نگاره ­ها جست و جو نمود. بر اساس یافته­ های پژوهش به این نتیجه می ­رسیم که، نقاشان این دوره با توجه به تحلیلی که خود از شخصیت ­های داستان داشته ­اند، از این مضامین بهره گرفته­ اند؛ و با آگاهی از رمز کهن الگوها به تصویرسازی شاهنامه و انعکاس مضامین اسطوره‌ای پرداخته ­اند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری مطالب به‌صورت کتابخانه­ ای، پایان نامه­ ها و مقالات علمی می ­باشد.

Keywords