Ta̓ammulāt-i Falsafī (Jun 2010)
مسئولیت اخلاقی از دیدگاه ابنعربی
Abstract
یکی از مشکلات اخلاقی در نظامهای عرفانیِ مبتنی بر وحدت وجود، تبیینِ چگونگی مسئولیتِ اخلاقی آدمی است. ابنعربی معتقد است که حقیقتی جز خداوند وجود ندارد و هر فعلی ـ چه خوب تلقی شود چه بد ـ فعلِ خداوند است. نتیجهی ظاهری این باور «جبر مطلق» و رفع مسئولیت آدمی در قبالِ افعالِ منتسب به اوست. اما عارفان با قبولِ نوعی اختیار برای آدمی، وی را مسئولِ اعمالِ خود میدانند. حلّ این تناقضِ ظاهری، در گرو دقت در معنای وحدت وجود؛ و تجلی خداوند در صورتِ آدمی است. انسان جلوهی کامل تمامی صفات الهی است و از آنجا که خداوند ـ به یقین ـ دارای قدرت و اختیار است، آدمی نیز موجودی است که در اختیار داشتن، مجبور است. خدا فاعل کردارهای انسان است و این از آنروست که هستی خدا، همان هستیِ انسان یا هستیِ جهان است. ذات حق، مرحلهی اجمال است و جهان مرحلهی تفصیل. از اینرو اگر با دیدگاهی وحدتگرایانه به موضوع نظر کنیم، جز حق را، وجودی نیست و طبیعتاً هر فعلی، فعلِ خداوند است و اگر از دیدگاه کثرتگرایانه دقت شود، انسان گونهای هستی خواهد داشت و بهتَبَع این هستیِ خود، فاعل کردارهای خویش خواهد بود؛ فاعلیتی که مسئولیت، لازمهی آن است. دلِ آدمی که؛ در عرفان، حقیقتِ وی محسوب میشود، در مقابلِ رعیتِ خود که همان اعضاء و جوارح و قوای مختلف است، مسئولیت دارد، همچنانکه در برابر خداوند و دیگران مسئول است. نگرشِ ابنعربی در موارد مذکور مورد قبول ملاصدرا و اکثر پیروان وی تا زمان حاضر، واقع شده است و ایشان کوشیدهاند آن را با زبانی فلسفی تقریر کرده و براهینی عقلانی بر آن اقامه کنند.