Pizhūhish/Nāmah-i Tafsīr va Zabān-i Qurān (Sep 2015)
بررسی تطبیقی مبانی تفسیری شیخ طوسی و فخر رازی و تاثیر آن در موضوع نسخ
Abstract
فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکریاند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاههای خاصیاند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می یابد. صرف نظر از جنبههای گونه گون مبحث نسخ - که از دیرباز محل بحث محققان علوم اسلامی بوده - آنچه در این مقاله کانون بحث و بررسی است؛ چگونگی تاثیر این مبانی تفسیری در تفسیر آیات ناظر بر ناسخ و منسوخ است. بر اساس، مبانی مهمی مانند حکیمانه بودن خدا و فعل او یعنی قرآن حکیم، جاودانگی قرآن و تاثیر آن با توجه به عنصر مصلحت در نسخ و سرانجام خود اصل و مبنای ناسخ و منسوخ داشتن قرآن، آیات موسوم به ناسخ و منسوخ تفسیری خاص یافته است. اولا نتیجه این تفسیر این است که دامنه این آیات بسیار محدود است هردو مفسر چیزی کمتر از ده آیه را شامل چنین آیاتی میدانند؛ ثانیا هر دو مفسر در پرتو مبانی مانند حکیمانه بودن خدا و قرآن و جاودانگی آموزهای آن و نوع رابطهای که این مبنا با نسخ از حیث عنصر مصلحت دارد، دارای نقاط اشتراکی هستند. اما ازآنسو، در موردی که به تفاوت دیدگاه کلامی آنان مربوط میشود مانند اهمیت اصل عدل به عنوان مولفه اساسی مبنای عقلی در تفسیر آیات اختلاف دارند.