پژوهشنامه فلسفه دین (Nov 2024)

چگونگی اطلاق اصل آسان باوری بر تجربه دینی، با تکیه بر نقش اصل سادگی

  • فریدالدین سبط

DOI
https://doi.org/10.30497/prr.2024.244382.1826
Journal volume & issue
Vol. 22, no. 2
pp. 199 – 214

Abstract

Read online

ریچارد سوئینبرن، با تأسی از سی. دی. براد، اصل آسان‌باوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق می‌داند. او ادعا می‌کند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربه‌ای واقعی است، و در نتیجه می‌تواند به مثابه قرینه‌ای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسان‌باوری نمی‌تواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسان‌باوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرح‌شده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا می‌کند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسان‌باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخ‌های ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا می‌کنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابل‌ارزیابی است و در نتیجه اصل آسان‌باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدی‌تری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسان‌باوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلَق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسان‌باوری نمی‌تواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفت‌شناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.

Keywords