پژوهش در دین و سلامت (Mar 2023)
تبیین فقهی نگهداری از سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف و وصیت به آنها
Abstract
سابقه و هدف: با پیشرفت علم پزشکی در زمینۀ استفاده از سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف در درمان طیف وسیعی از بیماریها و قابلیت استفاده از آنها برای افراد دیگر غیر از جنین و همچنین قابلیت نگهداری آنها به مدت طولانی، خلأ پژوهشی در زمینۀ حکم تکلیفی نگهداری و به تبع آن وصیت به سلولهای بنیادی به چشم میخورد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین فقهی نگهداری از سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف و وصیت به آنها صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در آن محتوای مفاهیم بهصورت نظامدار توصیف عینی و کیفی محقق شده است؛ بهعلاوه این پژوهش بیشتر دربارۀ متنهای مکتوب و شفاهی بهصورت استفتاء از چندی از فقهای معاصر شیعه در زمینۀ این موضوع خاص صورت گرفته است. شیوۀ گردآوری مطالب کتابخانهای و ابزار جمعآوری نیز عمدتاً فیشبرداری از کتابها و استفاده از مقالات، تارنماهای معتبر اینترنتی و همچنین استفاده از نرمافزارهای فقهی بود. مؤلفان تضاد منافعی دربارۀ این پژوهش گزارش نکردهاند. یافتهها: از منظر تعدادی از فقهای معاصر میتوان چنین گفت که نگهداری از سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف بهطور کلی جایز است؛ اما ملاک جواز از نظر هر یک از آنان متفاوت است؛ بعضی نگهداری آنها را مطلقاً جایز میدانند. برخی ملاک جواز را انجام تحقیقات و پژوهشهای علمی میدانند. برخی دیگر رضایت صاحب سلولها یا ولی او را لحاظ نمودهاند و برخی دیگر جواز نگهداری را مبتنی بر منافع آن کردهاند. در زمینۀ وصیت بر این سلولها چندی از فقهای معاصر قائل به جواز هستند. نتیجهگیری: نتایج حاصل گویای این است که با استناد به آیات و روایات و اصل برائت میتوان قائل به جواز نگهداری از سلولهای بنیادی موجود در خون بندناف شد. دربارۀ وصیت به این سلولها با توجه به منفعت عقلایی و مالکیتداشتن آنها حکم به جواز وصیت داده میشود.
Keywords