هنر و تمدن شرق (Aug 2018)
حضور درخت در مراکش
Abstract
با نگاه به ریشه کلمه "بومی"، برای درک جلوۀ بومی یک عنصر در فرهنگ یک سرزمین باید جلوههای مختلف عینی و ذهنی آن را در محصولات فرهنگی برخاسته از آن جستجو کرد. نمودهای عینی بیشتر از فضاهای کالبدی مانند شهرها، معماری و سایر محصولات مبتنی بر عینیت یافتن یک اندیشه قابل استخراج است و جلوههای ذهنی بیشتر از بروز ذهنیت اهالی یک سرزمین در هنرها و دریافتهای ذهنیتر آنها حاصل میشود. در این مقاله برای درک جلوه بومی درخت در شهرهای مراکش به نحوه حضور درخت در مدینههای مراکش -به عنوان هستۀ اولیۀ شکلگیری شهر -و نحوه حضور آن در هنرهای مختلف مانند باغسازی و هنرهای تزئینی رجوع شده است. بازدید نمونههای منتخب در مدینه شهرهای مراکش، استفاده حداقلی در به کارگیری درخت در مناطقی که حتی با مشکل تأمین آب نیز مواجه نیستند، نشان از نگاه بومی به این عنصر در شکلگیری شهرها به عنوان یکی از آثار تمدن بومی مراکش دارد. غیر از سبزینگی مربوط به منازل مسکونی در بافت، حضور درخت در سطح معابر و جدارههای شهری غالباً صفر و بعضاً محدود به حضوری غیرکاربردی و منفعلانه بوده است. گرچه این موضوع در مدینه شهر مکناس به صورت دیگری اتفاق افتاده و درختان به عنوان یکی از مولفههای تعریف نقاط عطف محله نقش دارند، اما برخورد غالب در بهرهگیری از درخت، استفاده حداقلی از آن است. با کنکاشی در هنرهای بومی مراکش نیز این اتفاق به گونهای مشابه قابل شناسایی است؛ به طوری که حضور کمرنگ درخت و گیاه در نقاشیها، هنر تزئینات و حتی هنر باغسازی که موضوع اصلی آن ایجاد محیطهای سبز عمده است نشان از عدم وجود نگاه بومی به این عنصر است. بدین ترتیب میتوان گفت جلوۀ بومی درخت در مراکش، «بیدرختی» یا عدم جلوهگری درخت در فضاهای شهر است یا به عبارت دیگر درخت تبدیل به عنصر بومی در سرزمین مغرب نشده است.
Keywords