فقه و اصول (Jun 2024)
دکترین مثبت و منفی؛ همگرایی یا واگرایی (مطالعۀ تطبیقی در فلسفۀ اخلاق و اصول فقه)
Abstract
«فایدهگرایی» ازجمله نظریات مطرحشده در اخلاق هنجاری و از نظریات بسیار تأثیرگذار در فلسفۀ اخلاق است و ردپای آن را میتوان در بسیاری از علوم مرسوم دید؛ اندیشهای مبتنی بر سیرۀ عقلا که علاوه بر رشد چشمگیر آن در فضای غیرالهیاتی در دنیای غرب، در فضای الهیاتی نیز سابقۀ دیرینه داشته است؛ ازجمله در دین اسلام که میتوان رد پای آن را در ضمن مسئلۀ حُسنوقُبح مشاهده کرد. نفس فایدهگرایی، امری نیکوست که عقل نیز بدان حکم میکند؛ باوجوداین، میان اندیشمندان در کیفیت فایدهاندیشی تفاوتهای بسیار چشمگیری وجود دارد: برخی، حداکثرسازی شادی و کاهش رنج را الگوی فایدهگرایی و عدهای د یگر، کاهش رنج را محور فایدهگرایی قرار دادهاند که دارای خوانشهای متعددی است، ازجمله: منفیگرایی مطلق، ضعیف، متوسط و آستانهای. شبیه دو گرایش مذکور و الگوهای مشابه را میتوان در میان علمای اصول نیز یافت. آنگونه که برخی اولویت را به دفع مفسده و برخی به جلب مصلحت و برخی دیگر، صرفاً در مقام تزاحم به دفع مفسده دادهاند و برخی نیز قائل به تخییر شده و در غیر از موارد تزاحم، اهمیت مصلحت و مفسده را سنجه ترجیح دانستهاند. این نوشتار با روش تحلیلیتوصیفی و با استناد به منابع کتابخانهای میکوشد به تحلیل رویکردهای متعدد فایدهگرایی و استدلال آنها بپردازد. حاصل تحقیق اینکه به نظر میرسد نظریۀ منفیگرایی، دچار ضعف بوده و اولویت دفع مفسده درصورت تزاحم و جریان قاعدۀ اهم و مهم در غیر موارد تزاحم، منطقی و موجه است.
Keywords