پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل (Nov 2019)
تبیین الگوی مکانی گونه ی بلوط ایرانی (Quercus persica J.&.Sp.) در ناحیهی رویشی زاگرس با استفاده از آماره O-ring
Abstract
سابقه و هدف: امروزه برای برنامهریزیهای مدیریتی و مطالعات بومشناختی اطلاع از نحوه پراکنش افراد جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است و بدون داشتن اطلاعات مکانی و الگوی پراکنش افراد در جوامع، اجرای هر برنامهای با مشکل مواجه خواهد شد. الگوی مکانی درختان در یک قطعه نمونه از توده جنگلی تحلیل میشود که از شکل و اندازه مشخصی برخوردار است و موقعیت مکانی درختان در آن ثبت شده است، پراکنش مکانی درختان گونه بلوط ایرانی نقش مهمی در پویایی بومسازگانهای جنگلهای غرب کشور و مدیریت بهینه آنها دارد. به طورکلی توزیع مکانی پدیدهها به سه حالت تصادفی، منظم و خوشهای است. جنگل دارای دو ساختار افقی و عمودی است که منظور از ساختار افقی پراکنش سطحی درختان در عرصه جنگلی و ساختار عمودی پراکنش ارتفاعی درختان در توده جنگلی تعریف میشود. یکی از خصوصیات مهم تودههای جنگلی نحوه توزیع و پراکنش درختان بهصورت افقی است. بلوط ایرانی یکی از گونههای اصلی ساختار جنگلهای زاگرس است. بنابراین شناخت الگوی پراکنش این گونه میتواند یکی از عوامل مهم در راستای حفظ، احیا و توسعه جنگلهای منطقه باشد. مواد و روشها: در راستای این پژوهش مساحت 30 هکتار از جنگلهای سامان عرفی اولادقباد در غرب استان لرستان واقع در شهرستان کوهدشت انتخاب شد. برای اجرای عملیات میدانی با تفکیک هر یک هکتار از سطح منطقه مورد پژوهش در قالب قطعه نمونه یک هکتاری بهصورت تصادفی بر اساس آماربرداری کامل، قطربرابرسینه کلیه درختان مورد اندازهگیری قرار گرفت. سپس با تعیین ایستگاه اولیه در سطح هر قطعه نمونه و اندازهگیری مختصات جغرافیایی آن با استفاده از دستگاه موقعیتیاب جغرافیایی، به-مراتب مختصات کلیه پایههای مختلف گونه مورد مطالعه با اندازهگیری فاصله - آزیموت درختان بر مبنای محاسبه مثلثات دکارتی تعیین شد. سپس درختان اندازهگیری شده براساس قطر برابرسینه به سه کلاسه کمقطر، میانقطر و قطور تقسیم شدند. بررسی الگوی مکانی درختان بلوط ایرانی با تابع تکمتغیره آماره اٌرینگ (O-ring) انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد الگوی مکانی درختان بهدلیل ایجاد جست گروه و پاجوش و تراکم بیشتر گونههای شاخهزاد نسبت به گونههای دانهزاد در فواصل کوتاه از درخت پایه (معمولاً20-25 متری) خوشهای و سپس با بزرگ شدن مقیاس در برخی جهتهای جغرافیایی (جهتهای شمال و شمال غرب) به دلیل دخالتهای انسانی و حذف زادآوریها با چرای دام یکنواخت است.نتیجهگیری: با توجه به اینکه در غالب منطقه مورد بررسی الگوی پراکنش از نوع خوشهای است، بنابراین باید طرحهای مدیریتی و دخالتهای جنگلشناسی بهگونهای باشد که الگوی پراکنش به سمت الگوی خوشهای سوق داده شود. نتایج بدست آمده میتواند در طراحی الگوهای کاشت مفید باشد.
Keywords