معماری و شهرسازی ایران (Aug 2018)
ارزیابی نظریه یادگیری کُلب در آموزش معماری از منظر اسلامی
Abstract
یکی از موضوعات مهم در آموزش معماری، چگونگی روند یادگیری است. در آموزش معماری، استفاده معماران از رشته های دیگر ازجمله علوم تربیتی و پرورشی جهت نقد مطلوب آثارشان در طول ارزیابی ها و ارزشیابی ها، از نیازهای مهم در جهت بهبود کیفی طراحی محسوب شده و فقدان آن باعث شکاف میان محیط های پژوهشی و حرفه ای خواهد شد. اما آموزش و پرورش در یک نظام اجتماعی متکی بر اعتقادات اسلامی، می بایست با سایرین متفاوت باشد. اسلام استفاده از مزایای ناشی از کاربرد علوم و دانش بهدستآمده در دیگر سرزمین ها را لازم و ضروری می داند؛ اما برای اینکه بتوان این دستاوردها را بهگونهای صحیح در هر عرصه ای همچون معماری وارد ساخت، باید مؤلفه های آن را با مفاهیم و ارزشهای بومی و مذهبی هماهنگ ساخت. تلفیق روشهای مختلف علمی، فلسفی و مذهبی، بهتر میتواند پدیده هایی چون یادگیری را که جنبه های گوناگونی دارد، تبیین نماید. یکی از نظریات موردتوجه در حوزه یادگیری، نظریه یادگیری کُلب است که در حیطه علوم تربیتی بسیار مورد استناد است و مقبولیت بیشتری در بین محققان دارد. این نظریه به شیوه های متفاوت دریافت و پردازش اطلاعات در افراد می پردازد. این پژوهش با هدف نقد و ارزیابی این نظریه مبتنی بر ارزش ها و اصول اسلامی در آموزش معماری، انجام شده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا نظریه یادگیری کُلب با مبانی نظری اسلامی در حوزه یادگیری و آموزش معماری قرابت دارد؟ به همین منظور، یک مقایسه تطبیقی میان این نظریه با نظریه متناظر اسلامی که قابلیت کاربرد برای کلیه فرایندهای انسانی (نظیر یادگیری، آموزش و خلق آثار هنری، معماری و شهرسازی) را داراست، انجام شده است. با توجه به ماهیت میان رشته ای تحقیق، از روشهای تحقیق ترکیبی اعم از تفسیری-تحلیلی و استدلال منطقی مبتنی بر دو منبع عقل و نقل استفاده شده است. یافته ها گویای آن است که اساس مدل یادگیری کُلب مبتنی بر تجربه و تفاوتهای فردی در امر یادگیری می باشد که از منظر اسلامی قابل تائید بوده و بر آن تأکید شده است. لیکن به منظور استفاده از آن در آموزش صحیح و اسلامی رشته معماری با توجه به ماهیت میان رشته ای آن، مباحثی تکمیلی پیشنهاد شده است. این مدل با بخشهایی از مدل اسلامی مطابقت دارد؛ ولی در مباحث انسان شناسی دارای ضعفهایی می باشد. همچنین مدل کُلب قادر به ارزیابی مفاهیمی، همچون کشف و الهام که مربوط به سطوح بالاتر یادگیری در انسانهاست، نیست. دستیابی به این سطوح منجر به کسب معرفت و حکمت گشته و بر ضرورت پرداختن به آن در نظام آموزش عالی کشور تأکید می گردد.
Keywords