Pizhūhish/hā-yi Falsafī- Kalāmī (Dec 2014)
نقد نسبیت معرفت دینی از منظر قرآنی
Abstract
نسبیت معرفت دینی را میتوان از مهمترین مبانی پلورالیسم دینی به شمار آورد. این نظریه متأثر از روش هرمنوتیک غرب است که تلاش میکند این روش را در فهم و تفسیر متون دینی به کار برده، فهم صحیح متن دینی را دستنایافتنی بنمایاند. نسبیتگرایان معرفت دینی برای اثبات مدعای خود به دلایلی چون: تفکیک میان واقعیت و درک ما از واقعیت، ذوبطون و صامت بودن متون دینی و نیز همگانی بودن فهم دینی استناد کردهاند. این نوشتار به نقد دروندینی این نظریه پرداخته، با استمداد از آیات قرآن کریم و کلمات معصومین (علیهمالسلام)، دلایل این پندار را به چالش کشیده، بر این عقیده است که از نگاه دینی حقیقت قابل دستیابی است و ذوبطون بودن متون دینی هیچگاه به معنای کثرت فهمهای متعارض و ناهمگون نیست؛ نیز متون دینی صامت و خالی از معانی نبوده، نور، تبیان و هدایتگر بشر میباشند.
Keywords