Pizhūhish/hā-yi Falsafī- Kalāmī (Dec 2014)
بازخوانی انتقادی دیدگاه مدرس زنوزی در مسئلهی معاد جسمانی
Abstract
ملاصدرا با براهین عقلی و برپایهی مبانی فلسفی خود، توانست به گونهای خاص، معاد جسمانی که مورد تصریح شرایع مقدسه قرار گرفته است، را مبرهن سازد. او معتقد شد که بدن عنصری با ارتقاء وجودی – زوال نقایص – و تبدیل به بدن مثالی، در نشئهی دیگری مورد تعلق نفس قرار میگیرد. در عقیدهی صدرالمتألّهین با توجه به گره خوردن هویت شخصی، به بقای صورت و نیز حفظ بقای شخصی در مسئلهی اشتداد، عینیتِ بین بدن عنصری و بدن مثالی محفوظ است. این نظریه، با تمام اتقانی که داشت، مورد اعتراض برخی از صاحبنظران قرار گرفت. از جملهی این معترضین آقاعلی حکیم معروف به مدرّس زنوزی بود. وی تعطیل بدن عنصری، را نپذیرفت و معتقد شد بدن عنصری بعد از عروض مرگ در اثر حرکت جوهری و با ارتقای وجودی، به افقی از وجود نائل میشود که میتواند دوباره مورد تعلق نفس واقع شود. در این مقاله به شیوهی تحقیق کتابخانهای نظریهی حکیم زنوزی تقریر و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
Keywords