زبان و ادب فارسی (Mar 2022)
کاربست فرجام در داستانهای نوگرایانۀ بیژن نجدی
Abstract
پایانبندی از مباحث مهم روایتشناسی است. ابهام و ساختار پیچیدۀ داستان پستمدرن به تبعیت از فرم، به پایانبندیهای مختلفی میانجامد که درک و دریافت نتایج برای مخاطب، گیجکننده و بهتآور است. در ادبیاتداستانینوین، بیژننجدی با شکستن فرم و ساختار کلاسیک، اقدام به خلق آثاری نموده، که به انواع فرجام منتهی شده است که اشکال آن به صورت چرخشی یا دورانی، فرجام چندگانه، موازی یا همسو، پایان بیپایان، کاذب، باز، قطعی، پیشنهادی و ... است. بهکارگیری این تکنیکهاینوین درپایانبندیهای داستان توسط بیژننجدی نهتنها به جذابیت و تنوع آثار او کمک قابل ملاحظهای کرده است بلکه نشان از خلاقیتهنری و توان بالای نویسندگی او دارد به گونهای که در هر داستانش نمونهای متفاوت از این اشکال دیده میشود. از این رهگذر، پژوهش حاضر با هدف تبیین انواع پایانبندی در رمانهای پستمدرن نجدی، به روش توصیفی- تحلیلی، به مطالعه موردی داستانهای دو مجموعه یوزپلنگانی که با من دویده اند- دوباره از همان خیابانها میپردازد.
Keywords