بوم شناسی کشاورزی (Sep 2019)
ارزیابی مکفی بودن بارشهای مؤثر در زراعت دیم بهمنظور توسعه کشت غلات پاییزه در اراضی شهرستانهای آققلا، کلاله و گنبدکاووس (استان گلستان) با استفاده از تحلیلهای مکانی GIS
Abstract
در استان گلستان با توجه به وجود دیمزارهای گسترده، مقدار و توزیع مکانی و زمانی بارش، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه، با استفاده از تحلیلهای مکانی سامانه اطلاعات جغرافیایی، تغییرات مکانی و زمانی و نیز کفایت متغیرهای بارش در محدوده اراضی کشاورزی شهرستانهای آققلا، کلاله و گنبدکاووس جهت توسعه زراعت دیم غلات پاییزه مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش در سال 1394 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا گردید. ابتدا نقشههای موضوعی انواع متغیرهای بارش مؤثر در زراعت دیم شامل بارش سالانه، بارش پاییزه، بارش بهاره، بارش آبان ماه و بارش اردیبهشت ماه، با استفاده از روشهای متعدد درونیابی مانند کریجینگ معمولی، وزندهی فاصله معکوس (IDW) و توابع پایه شعاعی (RBF) در محیط GIS نسخه 10 تهیه و طبقهبندی شدند. از معیارهای میانگین مطلق خطا (MAE)، میانگین انحراف خطا (MBE) و خطای برآورد ((RMSE، جهت ارزیابی این روشها استفاده شد. در این پژوهش از دادههای 10 ایستگاه همدیدی و 77 ایستگاه بارانسنجی مستقر در استان گلستان استفاده گردید. نتایج نشان داد که روش کریجینگ با مدل کروی بهترین الگو برای تخمین بارش پاییزه و اردیبهشت ماه و همچنین روش توابع پایه شعاعی مدل چند ربعی، بهترین الگو برای تخمین بارشهای سالانه، بهاره و آبان ماه در اراضی کشاورزی شهرستانهای آققلا، کلاله و گنبدکاووس میباشد. روش وزندهی فاصله معکوس توان 1 و روش توابع پایه شعاعی مدل نواری کم ضخامت، نامناسبترین الگو جهت تخمین انواع بارش شناخته شد. نتایج توزیع مکانی بارش نشان داد از سمت شمال به جنوب مناطق موردمطالعه، بر میزان متغیرهای بارش افزوده میشود. بر این اساس، برخی از مناطق شمالی شهرستانهای آققلا و گنبدکاووس ازنظر بارش بهاره و بارش اردیبهشت ماه جهت توسعه زراعت دیم دارای محدودیت میباشند. درمجموع در بین سه شهرستان موردبررسی، شهرستان کلاله بیشترین میزان و بهترین توزیع مکانی انواع متغیرهای بارش را جهت توسعه زراعت دیم دارا بود.
Keywords