Journal of Philosophical Investigations (Jan 2020)
نقد و ارزیابی عدالت در اندیشه افلاطون (نظریه عدالت در رساله جمهوری)
Abstract
افلاطون این سئوال را اساسی میدانست که کدام دولت بهتر وکدام نظم منصفانهتر و چه کسی صلاحیت حکومت بر مردم را دارد؟ از نظر افلاطون، عدالت میبایست در درون فرد و درون جامعه تحقق یابد. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت میگردد. عدالت در نفس آن هنگام صورت میگیرد که هر جزء از نفس مشغول به کار خویش باشد تا هماهنگی نفس پدیدار آید. افلاطون حکومت را هنری میداند که حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند را ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانهروی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور میکند که در آن به جای سر و سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمتکشان وجود دارند. آنگونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج میدهد، نشانه دولت بافضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند. این مقاله بدنبال تبیین مبانی نظریه عدالت افلاطونی بر پایه رسالهی جمهوری و ایرادات مترتب بر آن بوده و دنبال ارایه پاسخی مطلوب به این پرسش است که از منظر افلاطون آیا عدالت، فضیلت است؟
Keywords